اردوگاه موصل 3: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


=== مقدمه ===
=== مقدمه ===
موصل 3 آخرین واحد از اردوگاه‌های منطقة موصل و کوچک‌ترین اردوگاه این منطقه بود. به‌همين‌علت به آن موصل کوچک می‌گفتند. این اردوگاه در ضلع غربي شهر موصل واقع شده بود و جزو چهار پادگان نظامی در شمال عراق بود که بعد از شروع جنگ، تبدیل به محل نگه‌داري اسرای ایرانی شد. عراقی‌ها به‌ترتيب تکمیل ظرفیت اردوگاه‌ها، این چهار اردوگاه را نام‌گذاری کردند. ازاین‌رو اردوگاه 3 موصل به‌علت اینکه چهارمین اردوگاه اسکان‌دهندة اسرای ایرانی در شهر موصل بود، به موصل ۴ شهرت یافت. کمیتة بین‌المللی صليب سرخ نیز در اواخر ۱۳۶۱، اقدام به نام‌گذاری اردوگاه‌های اسرای ایرانی کرد که به‌ترتیب قرار گرفتن اردوگاه‌ها انجام گرفت و باز به‌علت اینکه اين سومين اردوگاه شهر موصل بود به موصل 3 شهرت یافت<ref>ذكريايي، مریم سادات (1390). خاطرات آزادگان در لحظة تحویل سال. مازندران: کمیته تدوین و انتشارات کنگره سرداران و ده هزار شهید استان مازندران.</ref>.
موصل 3 آخرین واحد از اردوگاه‌های منطقة موصل و کوچک‌ترین اردوگاه این منطقه بود. به‌همين‌علت به آن موصل کوچک می‌گفتند. این اردوگاه در ضلع غربي شهر موصل واقع شده بود و جزو چهار پادگان نظامی در شمال عراق بود که بعد از شروع جنگ، تبدیل به محل نگه‌داري اسرای ایرانی شد. عراقی‌ها به‌ترتيب تکمیل ظرفیت اردوگاه‌ها، این چهار اردوگاه را نام‌گذاری کردند. ازاین‌رو اردوگاه 3 موصل به‌علت اینکه چهارمین اردوگاه اسکان‌دهندة اسرای ایرانی در شهر موصل بود، به موصل ۴ شهرت یافت. کمیتة بین‌المللی [[صلیب سرخ]] نیز در اواخر ۱۳۶۱، اقدام به نام‌گذاری اردوگاه‌های اسرای ایرانی کرد که به‌ترتیب قرار گرفتن اردوگاه‌ها انجام گرفت و باز به‌علت اینکه اين سومين اردوگاه شهر موصل بود به موصل 3 شهرت یافت<ref>ذكريايي، مریم سادات (1390). خاطرات آزادگان در لحظة تحویل سال. مازندران: کمیته تدوین و انتشارات کنگره سرداران و ده هزار شهید استان مازندران.</ref>.


===  وضعيت ظاهري ===
===  وضعيت ظاهري ===
خط ۱۸: خط ۱۸:
راه‌اندازی این اردوگاه با دیگر اردوگاه‌ها متفاوت بود. عراقی‌ها چندین مرتبه تعدادی از اسرای ایرانی را به این اردوگاه آوردند و به‌عللي نامشخص پس از گذشت چند ماه تمامی اسرا را به اردوگاه‌های دیگر منتقل کردند و اردوگاه به مدت چند ماه خالی از سکنه ماند<ref name=":0" />.
راه‌اندازی این اردوگاه با دیگر اردوگاه‌ها متفاوت بود. عراقی‌ها چندین مرتبه تعدادی از اسرای ایرانی را به این اردوگاه آوردند و به‌عللي نامشخص پس از گذشت چند ماه تمامی اسرا را به اردوگاه‌های دیگر منتقل کردند و اردوگاه به مدت چند ماه خالی از سکنه ماند<ref name=":0" />.


    اولین گروه از اسرا، كه 700 نفر بودند، زمستان 1361 و پس از درگیری در موصل 2 به این اردوگاه آمدند و مدتی بعد به اردوگاه‌های دیگری منتقل شدند. سال 1362 حدود 150 اسیر را از موصل 4 آوردند و سه ماه بعد مجدداً به همان اردوگاه بردند که حجت‌الاسلام سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد هم جزو این افراد بود. اوایل اردیبهشت 1363 حدود 200 اسیر به این اردوگاه آوردند و پس از دو سه ماه 500 اسیر دیگر هم از موصل 4 آمدند که اکثر این افراد تا تابستان 1367 در این اردوگاه به سر می‌بردند<ref>کامور بخشایش، جواد (1394). زندان موصل. تهران: سوره مهر.</ref>.
    اولین گروه از اسرا، كه 700 نفر بودند، زمستان 1361 و پس از درگیری در موصل 2(←[[موصل 2،اردوگاه]]) به این اردوگاه آمدند و مدتی بعد به اردوگاه‌های دیگری منتقل شدند. سال 1362 حدود 150 اسیر را از موصل 4 (← [[موصل 4،اردوگاه]]) آوردند و سه ماه بعد مجدداً به همان اردوگاه بردند که حجت‌الاسلام سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد هم جزو این افراد بود. اوایل اردیبهشت 1363 حدود 200 اسیر به این اردوگاه آوردند و پس از دو سه ماه 500 اسیر دیگر هم از موصل 4(←[[موصل 4،اردوگاه]]) آمدند که اکثر این افراد تا تابستان 1367 در این اردوگاه به سر می‌بردند<ref>کامور بخشایش، جواد (1394). زندان موصل. تهران: سوره مهر.</ref>.


    بعد از پایان یافتن جنگ در تابستان 1367، عراقی‌ها تعدادی از ایرانی‌ها را به اسارت گرفتند و آنها را در اردوگاه‌های مختلف جای دادند. حدود 900 اسیر جدید را هم به اردوگاه موصل 3 آوردند. به‌همین‌علت، اردوگاه به «موصل اسرای ۶۷» نیز نامیده می‌شد. اسرای این اردوگاه عمدتاً از لشكرهای ۲۱ حمزه و ۷۷ مشهد بودند. حدود دو ماه از اسارت این افراد گذشته بود که در صليب سرخ ثبت‌نام شدند. گروه جدید اسرا تا مرداد 1369 در این مکان مستقر بودند<ref name=":0" />.
    بعد از پایان یافتن جنگ در تابستان 1367، عراقی‌ها تعدادی از ایرانی‌ها را به اسارت گرفتند و آنها را در اردوگاه‌های مختلف جای دادند. حدود 900 اسیر جدید را هم به اردوگاه موصل 3 آوردند. به‌همین‌علت، اردوگاه به «موصل اسرای ۶۷» نیز نامیده می‌شد. اسرای این اردوگاه عمدتاً از لشكرهای ۲۱ حمزه و ۷۷ مشهد بودند. حدود دو ماه از اسارت این افراد گذشته بود که در صليب سرخ ثبت‌نام شدند. گروه جدید اسرا تا مرداد 1369 در این مکان مستقر بودند<ref name=":0" />.


===  وقايع مهم ===
===  وقايع مهم ===
1. قبل از ورود فرماندار موصل به اردوگاه، عراقی‌ها دربارة نفوذ و توانایی او در رفع مشکلات و نیازهای اسرا تبلیغات کرده بودند، اما زمانی‌که وی به اردوگاه آمد، به‌جز چند نفر از مسئولان ایرانی اردوگاه، که وظیفة تماس و ارتباط با عراقی‌ها را داشتند، بقیة افراد از فرماندار فاصله گرفتند و هیچ درخواستی از وی صورت نگرفت که این مسئله باعث تعجب سربازان عراقی و همچنین خود فرماندار شد.  
1. قبل از ورود فرماندار موصل به [[اردوگاه]]، عراقی‌ها دربارة نفوذ و توانایی او در رفع مشکلات و نیازهای اسرا تبلیغات کرده بودند، اما زمانی‌که وی به [[اردوگاه]] آمد، به‌جز چند نفر از مسئولان ایرانی [[اردوگاه]]، که وظیفة تماس و ارتباط با عراقی‌ها را داشتند، بقیة افراد از فرماندار فاصله گرفتند و هیچ درخواستی از وی صورت نگرفت که این مسئله باعث تعجب سربازان عراقی و همچنین خود فرماندار شد.  


2. عراقی‌ها در تفتیش سرویس بهداشتی اردوگاه، یکی از روزنامه‌های عربی را با عکس صدام پیدا کردند که این امر موجب تنبیه و زندانی شدن اسرا در فضای بستة آسایشگاه‌ها شد.  
2. عراقی‌ها در تفتیش سرویس بهداشتی [[اردوگاه]]، یکی از روزنامه‌های عربی را با عکس صدام پیدا کردند که این امر موجب تنبیه و زندانی شدن اسرا در فضای بستة آسایشگاه‌ها شد.  


3. سال 1364، تئاتري برگزار شد كه در آن تصوير صدام و سران عرب به‌صورت كاريكاتور بر روي تخته‌هايي چوبي به نمايش درمي‌آمد و پيام آن اين بود كه آمريكا آنها را مثل مهره‌هايي جابه‌جا مي‌كند. گرچه تئاتر با رعايت مسائل امنيتي در آسايشگاه 6 در حال برگزاري بود، اما نگهبانان بالا متوجه شدند و بلافاصله و به سرعت وارد آسايشگاه شدند و وسايل را ضبط كردند. فرماندة عرقي اردوگاه آدمي نسبتاً منطقي بود و با برخي اقدامات ارشد، اين موضوع ختم به خير شد<ref>هاشمی ، علی اکبر (1398).مصاحبه . مورخ 13 شهریور 1398.</ref>.
3. سال 1364، تئاتري برگزار شد كه در آن تصوير صدام و سران عرب به‌صورت كاريكاتور بر روي تخته‌هايي چوبي به نمايش درمي‌آمد و پيام آن اين بود كه آمريكا آنها را مثل مهره‌هايي جابه‌جا مي‌كند. گرچه تئاتر با رعايت مسائل امنيتي در آسايشگاه 6 در حال برگزاري بود، اما نگهبانان بالا متوجه شدند و بلافاصله و به سرعت وارد آسايشگاه شدند و وسايل را ضبط كردند. فرماندة عراقي [[اردوگاه]] آدمي نسبتاً منطقي بود و با برخي اقدامات ارشد، اين موضوع ختم به خير شد<ref>هاشمی ، علی اکبر (1398).مصاحبه . مورخ 13 شهریور 1398.</ref>.


4. سال 1369 اسرا تصمیم گرفتند چند نفر از خبرچین‌ها را تنبیه کنند و طی یک اقدام ضربتی به ضرب‌و‌شتم آنها پرداختند. در پی این اتفاق، عراقی‌ها سید عطاءالله رحمانی ارشد اردوگاه را زندانی کردند. اسرا نیز در مقابل دست به اعتصاب زدند. عراقی‌ها با مشاهدة اعتصاب اسرا، پس از چهار پنج روز سید عطاءالله رحمانی را از زندان آزاد کردند.  
4. سال 1369 اسرا تصمیم گرفتند چند نفر از خبرچین‌ها(←[[جاسوسی]]) را تنبیه کنند و طی یک اقدام ضربتی به ضرب‌و‌شتم آنها پرداختند. در پی این اتفاق، عراقی‌ها سید عطاءالله رحمانی ارشد [[اردوگاه]] را زندانی کردند. اسرا نیز در مقابل دست به اعتصاب زدند. عراقی‌ها با مشاهدة اعتصاب اسرا، پس از چهار پنج روز سید [[عطاءالله رحمانی]] را از زندان آزاد کردند.  


===  '''کتاب‌شناسی''' ===
===  '''کتاب‌شناسی''' ===

نسخهٔ ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۱۱

يكي از اردوگاه‌هاي نگه‌داري اسراي ايراني در عراق.

مقدمه

موصل 3 آخرین واحد از اردوگاه‌های منطقة موصل و کوچک‌ترین اردوگاه این منطقه بود. به‌همين‌علت به آن موصل کوچک می‌گفتند. این اردوگاه در ضلع غربي شهر موصل واقع شده بود و جزو چهار پادگان نظامی در شمال عراق بود که بعد از شروع جنگ، تبدیل به محل نگه‌داري اسرای ایرانی شد. عراقی‌ها به‌ترتيب تکمیل ظرفیت اردوگاه‌ها، این چهار اردوگاه را نام‌گذاری کردند. ازاین‌رو اردوگاه 3 موصل به‌علت اینکه چهارمین اردوگاه اسکان‌دهندة اسرای ایرانی در شهر موصل بود، به موصل ۴ شهرت یافت. کمیتة بین‌المللی صلیب سرخ نیز در اواخر ۱۳۶۱، اقدام به نام‌گذاری اردوگاه‌های اسرای ایرانی کرد که به‌ترتیب قرار گرفتن اردوگاه‌ها انجام گرفت و باز به‌علت اینکه اين سومين اردوگاه شهر موصل بود به موصل 3 شهرت یافت[۱].

وضعيت ظاهري

ابعاد این اردوگاه 180×80 مترمربع و دورتادورش حیاطی به وسعت 50×150 مترمربع بود و در هر گوشة آن، برج مدوّري قرار داشت. در دوسوم حیاط سبزیجات کاشته شده و یک‌سوم دیگر مختص زمین ورزش بود. اسرا در هفت آسايشگاه (پنج آسايشگاه بزرگ و دو آسايشگاه كوچك) ساکن بودند و به طبقة بالا دسترسی نداشتند. چهار آسایشگاه در ضلع راست و یکی در ضلع چپ اردوگاه قرار داشت. در هر طرف چند اتاق خالی بود که به‌ترتیب زیر از آن استفاده می‌شد:

ضلع چپ: کتابخانه، فروشگاه، سلمانی و کارگاه خیاطی. سلول مجازات به ابعاد 5×20 مترمربع با در آهنی به ارتفاع 3 متر و پنجره‌هایی با میله‌های آهنی که به حیاط باز می‌شد. داخل این سلول، یک پنکة سقفی و شش چراغ مهتابي بود و گرمای خفه‌کننده و جریان هوای نامناسبی داشت.

ضلع راست: آشپزخانه، اتاق کارگران آشپزخانه، اتاق نمایندگان بازداشتگاه و آسایشگاه بیماران.

    مانند بقیة اردوگاه‌های موصل، حیاط در اردوگاه در جنوب ساختمان و مستطیل‌شکل بود. پس از ورود به حیاط، آسایشگاه‌ها در دو سمت شرق و غرب حیاط قرار داشت[۲]. یک راه سیمانی به عرض 4 متر به‌سمت انتهای بازداشتگاه کشیده شده بود و راه آن را در میان حیاط قطع می‌کرد. یک تراس سرپوشیده به عرض 3 متر به حیاط مشرف می‌شد و امتداد دو ضلع آن 150 متر بود[۳].

    هر اتاق بزرگ دو در آهنی داشت که یکی از آنها به حیاط باز می‌شد، اما همیشه بسته بود. دوازده پنجره به ابعاد 8/0×8/1 متر به‌سمت حیاط داشت و روی این پنجره‌ها میله نصب شده بود. پنجره‌های کوچک‌تر رو به بیرون را با سیمان مسدود کرده بودند. داخل اتاق‌ها هشت پنکة سقفی وجود داشت که به‌وسيلة اسرا کنترل می‌شد. شانزده لامپ دوتایی مهتابي، که بعضی از آنها سوخته بود، روشنایی اتاق‌ها را تأمين می‌کرد. این لامپ‌ها حتی در زمان خواب اسرا هم روشن بودند. روی دیوارها ميخ‌هايي بود و اسرا می‌توانستند لباس‌هایشان را آویزان کنند. عراقی‌ها بلندگوهایی را در داخل آسایشگاه‌ها نصب کرده بودند و به‌دلخواه خود، برنامه‌هایی از آنها پخش می‌کردند.

گاه‌شمار و تركيب اسرا

راه‌اندازی این اردوگاه با دیگر اردوگاه‌ها متفاوت بود. عراقی‌ها چندین مرتبه تعدادی از اسرای ایرانی را به این اردوگاه آوردند و به‌عللي نامشخص پس از گذشت چند ماه تمامی اسرا را به اردوگاه‌های دیگر منتقل کردند و اردوگاه به مدت چند ماه خالی از سکنه ماند[۳].

    اولین گروه از اسرا، كه 700 نفر بودند، زمستان 1361 و پس از درگیری در موصل 2(←موصل 2،اردوگاه) به این اردوگاه آمدند و مدتی بعد به اردوگاه‌های دیگری منتقل شدند. سال 1362 حدود 150 اسیر را از موصل 4 (← موصل 4،اردوگاه) آوردند و سه ماه بعد مجدداً به همان اردوگاه بردند که حجت‌الاسلام سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد هم جزو این افراد بود. اوایل اردیبهشت 1363 حدود 200 اسیر به این اردوگاه آوردند و پس از دو سه ماه 500 اسیر دیگر هم از موصل 4(←موصل 4،اردوگاه) آمدند که اکثر این افراد تا تابستان 1367 در این اردوگاه به سر می‌بردند[۴].

    بعد از پایان یافتن جنگ در تابستان 1367، عراقی‌ها تعدادی از ایرانی‌ها را به اسارت گرفتند و آنها را در اردوگاه‌های مختلف جای دادند. حدود 900 اسیر جدید را هم به اردوگاه موصل 3 آوردند. به‌همین‌علت، اردوگاه به «موصل اسرای ۶۷» نیز نامیده می‌شد. اسرای این اردوگاه عمدتاً از لشكرهای ۲۱ حمزه و ۷۷ مشهد بودند. حدود دو ماه از اسارت این افراد گذشته بود که در صليب سرخ ثبت‌نام شدند. گروه جدید اسرا تا مرداد 1369 در این مکان مستقر بودند[۳].

وقايع مهم

1. قبل از ورود فرماندار موصل به اردوگاه، عراقی‌ها دربارة نفوذ و توانایی او در رفع مشکلات و نیازهای اسرا تبلیغات کرده بودند، اما زمانی‌که وی به اردوگاه آمد، به‌جز چند نفر از مسئولان ایرانی اردوگاه، که وظیفة تماس و ارتباط با عراقی‌ها را داشتند، بقیة افراد از فرماندار فاصله گرفتند و هیچ درخواستی از وی صورت نگرفت که این مسئله باعث تعجب سربازان عراقی و همچنین خود فرماندار شد.

2. عراقی‌ها در تفتیش سرویس بهداشتی اردوگاه، یکی از روزنامه‌های عربی را با عکس صدام پیدا کردند که این امر موجب تنبیه و زندانی شدن اسرا در فضای بستة آسایشگاه‌ها شد.

3. سال 1364، تئاتري برگزار شد كه در آن تصوير صدام و سران عرب به‌صورت كاريكاتور بر روي تخته‌هايي چوبي به نمايش درمي‌آمد و پيام آن اين بود كه آمريكا آنها را مثل مهره‌هايي جابه‌جا مي‌كند. گرچه تئاتر با رعايت مسائل امنيتي در آسايشگاه 6 در حال برگزاري بود، اما نگهبانان بالا متوجه شدند و بلافاصله و به سرعت وارد آسايشگاه شدند و وسايل را ضبط كردند. فرماندة عراقي اردوگاه آدمي نسبتاً منطقي بود و با برخي اقدامات ارشد، اين موضوع ختم به خير شد[۵].

4. سال 1369 اسرا تصمیم گرفتند چند نفر از خبرچین‌ها(←جاسوسی) را تنبیه کنند و طی یک اقدام ضربتی به ضرب‌و‌شتم آنها پرداختند. در پی این اتفاق، عراقی‌ها سید عطاءالله رحمانی ارشد اردوگاه را زندانی کردند. اسرا نیز در مقابل دست به اعتصاب زدند. عراقی‌ها با مشاهدة اعتصاب اسرا، پس از چهار پنج روز سید عطاءالله رحمانی را از زندان آزاد کردند.

کتاب‌شناسی

  1. ذكريايي، مریم سادات (1390). خاطرات آزادگان در لحظة تحویل سال. مازندران: کمیته تدوین و انتشارات کنگره سرداران و ده هزار شهید استان مازندران.
  2. داعی، علی (1387). نقض حقوق اسیران جنگی ایرانی و مسئولیت بین‌المللی دولت عراق. تهران: پیام آزادگان.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ خاجی، علی (1391). شرح قفص، اردوگاه‌های اسیران. تهران: پیام آزادگان.
  4. کامور بخشایش، جواد (1394). زندان موصل. تهران: سوره مهر.
  5. هاشمی ، علی اکبر (1398).مصاحبه . مورخ 13 شهریور 1398.

برای مطالعه بیشتر

اشرافی، مرتضی (1393). «جنگ، اسرای حقوق بشردوستانه، عهدنامة ژنو، صلح، علوم سیاسی». تهران: پژوهشکده باقرالعلوم (ع).

www..dehnamaki.com

نویسنده مقاله :مریم‌سادات ذکریایی