اردوگاه تکریت 19: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
جزبدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:تکریت 19.png|بندانگشتی|نقشه ساختمان تکریت ،اردوگاه 19]]
[[پرونده:تکریت 19.png|بندانگشتی|نقشه ساختمان تکریت ،اردوگاه 19]]
'''يكي از اردوگاه‌هاي نگه‌داري اسراي ايراني در عراق.'''
'''یكی از اردوگاه‌های نگه‌داری اسرای ایرانی در عراق.'''


=== مقدمه ===
=== مقدمه ===
تكريت 19 به‌علت حضور اسرای افسر ایرانی به اردوگاه افسران مفقودين نیز معروف شده است. این اردوگاه بعد از رسميت يافتن آتش‌بس بين طرفين و با ورود 400 تن از اسرای افسر و درجه‌دار ایرانی در 13/7/1367 تشکیل شد و تا روز تبادل اسرا، صليب سرخ از این اردوگاه بازدید نکرده بود.
تكریت 19 به‌علت حضور اسرای افسر ایرانی به [[اردوگاه]] افسران مفقودین نیز معروف شده است. این [[اردوگاه]] بعد از رسمیت یافتن آتش‌بس بین طرفین و با ورود 400 تن از اسرای افسر و درجه‌دار ایرانی در 13 مهر 1367 تشکیل شد و تا روز تبادل اسرا، [[صلیب سرخ]] از این [[اردوگاه]] بازدید نکرده بود.


=== وضعيت ظاهری ===
=== وضعیت ظاهری ===
اين اردوگاه مستطيلي‌شكل بود و جمعاً 9 آسایشگاه داشت كه در سه رديف ساختمان و هر رديف داراي سه آسايشگاه تقسيم مي‌شد و فاصلة ساختمان‌ها از يكديگر 50 متر بود.
این [[اردوگاه]] مستطیلی‌شكل بود و جمعاً 9 آسایشگاه داشت كه در سه ردیف ساختمان و هر ردیف دارای سه آسایشگاه تقسیم می‌شد و فاصله ساختمان‌ها از یكدیگر 50 متر بود.


    آسایشگاه‌ها به ابعاد تقریبی 8 در 30 متر و ارتفاع 4 متر بود. در هر آسایشگاه تقریبا 40 نفر زندگی می‌کردند. روشنایی آسایشگاه با استفاده از 4 لامپ بزرگ و 4 لامپ مهتابی فراهم شده بود و به همة اسرا تخت داده بودند. درِ آسایشگاه‌ها روبه‌روی یکدیگر باز می‌شد. عراقی‌ها دیوار دو آسایشگاه را با در نرده‌ای به هم وصل كرده بودند و زمان‌هایی که اسرا داخل آسایشگاه بودند، این در بسته می‌شد و اسرا می‌توانستند از فضای بین دو آسایشگاه استفاده کنند. در فضای بین آسایشگاه 1 با 4 و 4 با 7 به‌ترتیب محوطه‌ای برای بازی فوتبال و والیبال اختصاص داده شده بود<ref>خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان،ص.178.</ref>.
    آسایشگاه‌ها به ابعاد تقریبی 8 در 30 متر و ارتفاع 4 متر بود. در هر آسایشگاه تقریبا 40 نفر زندگی می‌کردند. روشنایی آسایشگاه با استفاده از 4 لامپ بزرگ و 4 لامپ مهتابی فراهم شده بود و به همه اسرا تخت داده بودند. درِ آسایشگاه‌ها روبه‌روی یکدیگر باز می‌شد. عراقی‌ها دیوار دو آسایشگاه را با در نرده‌ای به هم وصل كرده بودند و زمان‌هایی که اسرا داخل آسایشگاه بودند، این در بسته می‌شد و اسرا می‌توانستند از فضای بین دو آسایشگاه استفاده کنند. در فضای بین آسایشگاه 1 با 4 و 4 با 7 به‌ترتیب محوطه‌ای برای بازی فوتبال و والیبال اختصاص داده شده بود<ref name=":0">خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان،ص.178.</ref>.


===  امكانات اردوگاه ===
===  امكانات اردوگاه ===
هر آسایشگاه سه‌چهار پنکه داشت و تنها در یک سمت دارای سه پنجره بود که ازطريق میل‌گرد و نبشی محافظت می‌شد و رو به حیاط باز می‌شد .کف آسایشگاه در ابتدا بتنی بود و اسرا روی آن می‌نشستند، اما مدتي بعد به هريك از اسرا تخت داده شد<ref>زارع ،علی (1395). مصاحبه .</ref>.
هر آسایشگاه سه‌چهار پنکه داشت و تنها در یک سمت دارای سه پنجره بود که ازطریق میل‌گرد و نبشی محافظت می‌شد و رو به حیاط باز می‌شد .کف آسایشگاه در ابتدا بتنی بود و [[اسرا]] روی آن می‌نشستند، اما مدتی بعد به هریك از [[اسرا]] تخت داده شد<ref name=":12">زارع ،علی (1395). مصاحبه .</ref>.


    آشپزخانه در ضلع شمال غربی قرار داشت و چهار شیر آب در حدفاصل آن و آسایشگاه شماره 7 برای شست‌وشوی ظروف تعبیه شده بود که در تابستان به‌علت کمبود آب و در زمستان به‌سبب سرمای شدید، استفاده از این شیرها به‌سختی صورت می‌گرفت. آشپزخانه را اسرای ایرانی اداره و با جیرة غذایی برای کل اردوگاه پخت‌وپز می‌كردند<ref>خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان ،ص.272.</ref>.  
    [[آشپزخانه در اسارت|آشپزخانه]] در ضلع شمال غربی قرار داشت و چهار شیر آب در حدفاصل آن و آسایشگاه شماره 7 برای شست‌وشوی ظروف تعبیه شده بود که در تابستان به‌علت کمبود [[آب]] و در زمستان به‌سبب سرمای شدید، استفاده از این شیرها به‌سختی صورت می‌گرفت. [[آشپزخانه در اسارت|آشپزخانه]] را اسرای ایرانی اداره و با [[جیره غذایی اسرا|جیره غذایی]] برای کل [[اردوگاه]] پخت‌وپز می‌كردند<ref name=":02">خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان،ص.178.</ref>.


    حدود شش چشمه توالت برای کل اردوگاه وجود داشت که نزدیک آشپزخانه و حمام واقع شده بود. اسرا به‌خاطر کمبود امکانات بهداشتی، ساعت‌های زیادی را در صف توالت می‌گذراندند.  
    حدود شش چشمه [[توالت]] برای کل [[اردوگاه]] وجود داشت که نزدیک [[آشپزخانه در اسارت|آشپزخانه]] و [[حمام در اسارت|حمام]] واقع شده بود. [[اسرا]] به‌خاطر کمبود [[امکانات]] بهداشتی، ساعت‌های زیادی را در صف [[توالت]] می‌گذراندند.


    آسایشگاه ابتدا توالت شبانه نداشت و از پنج عصر که سوت داخل‌باش را می‌زدند تا فردا صبح ساعت 8 از حلبی‌هایی که معمولاً نشتی می‌‌دادند، به‌عنوان توالت شبانه استفاده می‌شد، اما بعدها سطلی را در اختیار اسرا قرار داده بودند که در گوشة آسایشگاه گذاشتند و در صورت اضطرار، از آن استفاده می‌کردند. ده دوش در اتاقي به ابعاد تقریبی 4 در 4 متر تعبیه شده بود که به‌عنوان حمام استفاده می‌شد. البته یک دستگاه گرمگن زمینی هم در حمام وجود داشت. حمام اردوگاه در کنار آشپزخانه و دستشویی قرار داشت<ref>زارع ،علی (1395).مصاحبه .</ref>.
    آسایشگاه ابتدا [[توالت]] شبانه نداشت و از پنج عصر که سوت داخل‌باش را می‌زدند تا فردا صبح ساعت 8 از حلبی‌هایی که معمولاً نشتی می‌‌دادند، به‌عنوان [[توالت]] شبانه استفاده می‌شد، اما بعدها سطلی را در اختیار اسرا قرار داده بودند که در گوشه آسایشگاه گذاشتند و در صورت اضطرار، از آن استفاده می‌کردند. ده دوش در اتاقی به ابعاد تقریبی 4 در 4 متر تعبیه شده بود که به‌عنوان [[حمام در اسارت|حمام]] استفاده می‌شد. البته یک دستگاه گرمگن زمینی هم در [[حمام در اسارت|حمام]] وجود داشت. حمام [[اردوگاه]] در کنار [[آشپزخانه در اسارت|آشپزخانه]] و دستشویی قرار داشت<ref name=":12" />


    با توجه به اینکه اردوگاه جزء اردوگاه‌های مفقودین محسوب می‌شد، از بعضی امکانات همچون بهداری بی‌بهره بود. بیماری گال و بیماری‌های کلیوی در این اردوگاه شایع بود. اما از بین اسرا کسانی که به امورات پزشکی آشنایی داشتند، با وجود کمبود امکانات دارویی و بهداشتی، به بیماران رسیدگی می‌كردند.براي حفاظت از اردوگاه، علاوه‌بر برجک‌های نگهبانی، اتاقی نزدیک نانوایی قرار داشت که محل استقرار سربازان عراقی مستقر در اردوگاه بود. همچنین جهت حفاظت از اردوگاه سیم‌خاردارهای حلقوی‌شکلی به دور اردوگاه، به عرض تقریبی 20 متر و ارتفاع 2 متر کشیده شده بود و در لابه‌لای این سیم‌خاردارها و در زمین، مین‌های زمینی قرار داشت. پشت آسایشگاه 7، یعنی بین دیوار پشتی آسایشگاه 7 و سیم‌های خاردار، اتاقکی براي زندانی کردن اسرا تعبیه شده بود. <ref>خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان،ص.271-272.</ref>
    با توجه به اینکه [[اردوگاه]] جزء اردوگاه‌های مفقودین محسوب می‌شد، از بعضی [[امکانات]] همچون بهداری بی‌بهره بود. بیماری گال و بیماری‌های کلیوی در این [[اردوگاه]] شایع بود. اما از بین [[اسرا]] کسانی که به امورات پزشکی آشنایی داشتند، با وجود کمبود [[امکانات]] دارویی و بهداشتی، به بیماران رسیدگی می‌كردند.برای حفاظت از [[اردوگاه]]، علاوه‌بر برجک‌های نگهبانی، اتاقی نزدیک نانوایی قرار داشت که محل استقرار سربازان عراقی مستقر در [[اردوگاه]] بود. همچنین جهت حفاظت از [[اردوگاه]] سیم‌خاردارهای حلقوی‌شکلی به دور [[اردوگاه]]، به عرض تقریبی 20 متر و ارتفاع 2 متر کشیده شده بود و در لابه‌لای این سیم‌خاردارها و در زمین، مین‌های زمینی قرار داشت. پشت آسایشگاه 7، یعنی بین دیوار پشتی آسایشگاه 7 و سیم‌های خاردار، اتاقکی برای زندانی کردن [[اسرا]] تعبیه شده بود. <ref name=":02" />


    براي اصلاح سر و صورت اسرا اتاق کوچکی ما بین آسايشگاه‌هاي 1، 2، 1 و 4، 5، 6 واقع شده بود و یکی از اسرا آنجا را اداره می‌كرد.به‌خاطر سوء‌تغدیة اسرا، با موافقت عراقی‌ها، در سال دوم يك نانوایی در قسمت جنوبی آشپزخانه ساخته شد كه مختص اردوگاه 19 بود. در هفته‌ یک روز آرد در اختیار اسرا قرار می‌دادند تا از آن تافته‌های کوچکی برای اسرا بپزند. نانوایی را خود اسرا اداره مي‌كردند. در این اردوگاه نیز وجود اقلام فرهنگی ممنوع بود، ولی اسرا براي پرکردن اوقات فراغت از روزنامه‌هایی مثل القادسیه، که در اردوگاه یافت می‌شد، زبان عربی و انگلیسی را می‌آموختند<ref>زارع،علی (1395). مصاحبه .</ref>.  
    برای اصلاح سر و صورت اسرا اتاق کوچکی ما بین آسایشگاه‌های 1، 2، 1 و 4، 5، 6 واقع شده بود و یکی از [[اسرا]] آنجا را اداره می‌كرد.به‌خاطر سوء‌تغدیه اسرا، با موافقت عراقی‌ها، در سال دوم یك نانوایی در قسمت جنوبی [[آشپزخانه در اسارت|آشپزخانه]] ساخته شد كه مختص [[اردوگاه تکریت 19]] بود. در هفته‌ یک روز آرد در اختیار [[اسرا]] قرار می‌دادند تا از آن تافته‌های کوچکی برای [[اسرا]] بپزند. نانوایی را خود [[اسرا]] اداره می‌كردند. در این [[اردوگاه]] نیز وجود اقلام فرهنگی ممنوع بود، ولی [[اسرا]] برای پرکردن اوقات فراغت از روزنامه‌هایی مثل القادسیه، که در [[اردوگاه]] یافت می‌شد، زبان عربی و انگلیسی را می‌آموختند<ref name=":12" />. (← [[امکانات اردوگاه تکریت 19]])
=== گاه‌شمار و تركیب اسرا ===
بیشتر اسرای این [[اردوگاه]]، طی تک‌های دشمن در تاریخ 21 تیر 1367 و 31 تیر 1367 و تعدادی در [https://fa.wikifeqh.ir/%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D9%85%D8%B1%D8%B5%D8%A7%D8%AF عملیات مرصاد] و تعدادی نیز بعد از آتش‌بس در تاریخ 1 شهریور 1367 به [[اسارت و اسیران|اسارت]] درآمده بودند. تعدادی از نیروهای ایرانی، که در ''[https://fa.wikifeqh.ir/%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%A8%DB%8C%D8%AA_%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3 عملیات بیت‌المقدس]'' در 1365 به [[اسارت و اسیران|اسارت]] درآمده و حدود دو سال در اردوگاه 11 تکریت (← [[اردوگاه تکریت 11]] )نگه‌داری شده بودند، بعد از انتقال به پادگان ‌الرشید(← [[زندان الرشید]])به همراه افسرانِ به‌ [[اسارت و اسیران|اسارت]] درآمده در عملیات‌های 21 تیر 1367 ، 31 تیر 1367 و 1 شهریور 1367 به اردوگاه تکریت(← [[اردوگاه]] ) منتقل شدند. درحالی‌که تعداد اسرای قدیمی 17 تن بودند، اسرای این عملیات‌ها به‌صورت پراکنده در آسایشگاه‌ها تقسیم شدند. ولی تعدادی از افسرانی که بعد از پذیرش [https://fa.wikifeqh.ir/%D9%82%D8%B7%D8%B9%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%DB%B5%DB%B9%DB%B8 قطعنامه] و در تاریخ 1 شهریور 1367به [[اسارت و اسیران|اسارت]] درآمده بودند، در آسایشگاه 6 حضور داشتند و به‌این‌علت، این آسایشگاه آسایشگاه میهمانان نامیده شد. افسران این [[اردوگاه]] از [https://wikishahid.com/%D8%AA%DB%8C%D9%BE_37_%D8%B2%D8%B1%D9%87%DB%8C_%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2 لشکرهای زرهی شیراز]، [https://wikishahid.ir/%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1_21_%D8%AD%D9%85%D8%B2%D9%87_%D8%A2%D8%B0%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86 21 حمزه]، [http://mashhadenc.ir/%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1-77-%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86/ 77 خراسان]، [https://wikishahid.ir/%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1_%DB%B5%DB%B8_%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%88%D8%B1_%D8%B0%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D8%A7%D8%B1 58 ذوالفقار]، [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1_%DB%B9%DB%B2_%D8%B2%D8%B1%D9%87%DB%8C_%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%A7%D8%B2#:~:text=%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1%20%DB%B9%DB%B2%20%D8%B2%D8%B1%D9%87%DB%8C%20%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%A7%D8%B2%20%D8%A8%D8%A7,%D8%AF%D8%B1%20%D8%B4%D9%87%D8%B1%20%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%A7%D8%B2%20%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1%20%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF. 92 اهواز]، و [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1_%DB%B8%DB%B1_%D8%B2%D8%B1%D9%87%DB%8C_%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%B4%D8%A7%D9%87#:~:text=%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1%20%DB%B8%DB%B1%20%D8%B2%D8%B1%D9%87%DB%8C%20%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%B4%D8%A7%D9%87%20%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1,%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA%DB%8C%20%D8%BA%D8%B1%D8%A8%20%D9%86%D8%B2%D8%A7%D8%AC%D8%A7%20%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%AA%20%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D9%86%D8%AF. 81 کرمانشاه] بودند که به‌صورت پراکنده در همه آسایشگاه‌ها حضور داشتند. فقط در اواخر دوران اسارت دو نفر از فرماندهان سپاه از تکریت 15(←[[اردوگاه تکریت 15]] ) به این [[اردوگاه]] منتقل شدند.(← [[گاهشمار اردوگاه تکریت 19]]).  


=== گاه‌شمار و تركيب اسرا ===
=== وقایع مهم ===
بیشتر اسرای این اردوگاه، طی تک‌های دشمن در تاریخ 21/4/1367 و 31/4/1367 و تعدادی در عملیات مرصاد و تعدادی نیز بعد از آتش‌بس در تاریخ 1/6/1367 به اسارت درآمده بودند. تعدادی از نیروهای ایرانی، که در عملیات بیت‌المقدس در 1365 به اسارت درآمده و حدود دو سال در اردوگاه 1 تکریت نگه‌داري شده بودند، بعد از انتقال به پادگان ‌الرشید به همراه افسرانِ به‌اسارت‌درآمده در عملیات‌های 21/4/1367، 31/4/1367 و 1/6/1376به اردوگاه تکریت منتقل شدند. درحالی‌که تعداد اسرای قدیمی 17 تن بودند، اسرای این عملیات‌ها به‌صورت پراکنده در آسایشگاه‌ها تقسیم شدند. ولی تعدادی از افسرانی که بعد از پذیرش قطعنامه و در تاریخ 1/6/1367 به اسارت درآمده بودند، در آسایشگاه 6 حضور داشتند و به‌این‌علت، این آسایشگاه آسایشگاه میهمانان نامیده شد. افسران این اردوگاه از لشکرهای زرهی شیراز، 21 حمزه، 77 خراسان، 58 ذوالفقار، 92 اهواز، و 81 کرمانشاه بودند که به‌صورت پراکنده در همه آسایشگاه‌ها حضور داشتند. فقط در اواخر دوران اسارت دو نفر از فرماندهان سپاه از [[تکریت 15]] به این اردوگاه منتقل شدند.
در یکی از روزهای 1367 افسران عراقی اقدام به ضرب‌وشتم یك خلبان ایرانی كردند که [[اسرا]] برای مقابله با این حادثه اقدام به اعتصاب غذا کردند. اعتصاب نزدیک 24 ساعت به طول انجامید. وقتی فرمانده عراقی، که ستوان دوم [[استخبارات]] بود، به اردوگاه آمد و قول مساعد داد که دیگر این حادثه تکرار نخواهد شد، اعتصاب شکسته شد.از دیگر وقایع مهم اردوگاه 19 تکریت، حفر تونل به‌وسیله تعدادی از اسرای این [[اردوگاه]] بود. چند تن از اسرا با برنامه‌ریزی دقیق و هماهنگی با یکدیگر، به‌منظور فرار از [[اردوگاه]] و وارد آوردن ضربه‌ای محکم بر دشمن، تصمیم بر حفر تونل از دستشویی‌های قدیمی [[اردوگاه]] گرفتند که در کنار سیم‌خاردارها واقع شده بود. آنها کار را در اواخر 1367 شروع کردند و در خردادماه 1369 به پایان رساندند؛ سپس با برنامه‌ریزی و تهیه لوازم و آذوقه برای فرار گروهی از [[اردوگاه]] پرداختند تا بتوانند در موقعیت مناسبی در فصل پاییز نقشه فرار را عملی کنند، اما با تبادل اسرا بین ایران و عراق نقشه [[فرار]] منتفی شد. یکی از اسرای این [[اردوگاه]] نیز به‌علت داشتن نقشه عراق به 6 ماه زندان محکوم شده بود. با اتمام دوره محکومیت، سه ماه بعد از سایر اسرا و به‌صورت جداگانه تبادل و به ایران بازگردانده شد<ref>ده‌نمكی، مسعود، جلد 72 اردوگاه 19 تكریت نقل از dehnamaki.com</ref>(← [[وقایع مهم اردوگاه تکریت 19]])


=== وقايع مهم ===
=== سرانجام [[اردوگاه]] ===
در یکی از روزهای 1367 افسران عراقی اقدام به ضرب‌وشتم يك خلبان ایرانی كردند که اسرا براي مقابله با این حادثه اقدام به اعتصاب غذا کردند. اعتصاب نزدیک 24 ساعت به طول انجامید. وقتی فرماندة عراقی، که ستوان دوم استخبارات بود، به اردوگاه آمد و قول مساعد داد که دیگر این حادثه تکرار نخواهد شد، اعتصاب شکسته شد.از ديگر وقایع مهم اردوگاه 19 تکریت، حفر تونل به‌وسيلة تعدادی از اسرای این اردوگاه بود. چند تن از اسرا با برنامه‌ریزی دقیق و هماهنگی با یکدیگر، به‌منظور فرار از اردوگاه و وارد آوردن ضربه‌ای محکم بر دشمن، تصمیم بر حفر تونل از دستشویی‌های قدیمی اردوگاه گرفتند که در کنار سیم‌خاردارها واقع شده بود. آنها کار را در اواخر 1367 شروع کردند و در خردادماه 1369 به پایان رساندند؛ سپس با برنامه‌ریزی و تهیه لوازم و آذوقه برای فرار گروهی از اردوگاه پرداختند تا بتوانند در موقعیت مناسبی در فصل پاییز نقشه فرار را عملی کنند، اما با تبادل اسرا بین ایران و عراق نقشه فرار منتفی شد. یکی از اسرای این اردوگاه نيز به‌علت داشتن نقشه عراق به 6 ماه زندان محکوم شده بود. با اتمام دوره محکومیت، سه ماه بعد از سایر اسرا و به‌صورت جداگانه تبادل و به ایران بازگردانده شد<ref>ده‌نمكي، مسعود، جلد 72 اردوگاه 19 تكريت نقل از dehnamaki.com</ref>
در 1369، براساس گزارش کمیته [[صلیب سرخ]] در هنگام انجام مبادله بزرگ اسرا در مرداد و شهریور، 346 نفر اسیر ثبت شده بودند<ref name=":0" />.در هنگام آغاز تبادل اسرا با هر 500 تا 1000 اسیر سرباز، 20 تا 35 افسر نیز تبادل می‌شدند؛ بدین‌ترتیب اسرای این [[اردوگاه]] از تاریخ 16 شهریور 1369 تا 26 شهریور 1369  مورد تبادل قرار گرفتند و [[اردوگاه]] منحل شد<ref>سایت موسسه فرهنگی و هنری پیام آزادگان . بازیابی از mfpa.ir/article</ref>.


===  سرانجام اردوگاه ===
نیز نگاه کنید به [[اردوگاه]]؛ [[آموزش]]؛ [[اسرای مفقود]]
در 1369، براساس گزارش کمیتة [[صليب سرخ]] در هنگام انجام مبادله بزرگ اسرا در مرداد و شهریور، 346 نفر اسیر ثبت شده بودند<ref>خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان ،ص.271.</ref>.در هنگام آغاز تبادل اسرا با هر 500 تا 1000 اسیر سرباز، 20 تا 35 افسر نیز تبادل می‌شدند؛ بدین‌ترتیب اسرای این اردوگاه از تاریخ 16/6/1369 تا 26/6/1369 مورد تبادل قرار گرفتند و اردوگاه منحل شد<ref>سایت موسسه فرهنگی و هنری پیام آزادگان . بازیابی از mfpa.ir/article</ref>.


===  '''كتاب‌شناسي''' ===
===  '''كتاب‌شناسی''' ===
<references />
<references />


خط ۳۸: خط ۳۹:
جعفری، مجتبی (1386). جهنم تکریت. تهران: سوره مهر.
جعفری، مجتبی (1386). جهنم تکریت. تهران: سوره مهر.


'''نویسنده مقاله :معصومه جعفرزاده'''
'''معصومه جعفرزاده'''
[[en:Takrit Camp 19]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۴

نقشه ساختمان تکریت ،اردوگاه 19

یكی از اردوگاه‌های نگه‌داری اسرای ایرانی در عراق.

مقدمه

تكریت 19 به‌علت حضور اسرای افسر ایرانی به اردوگاه افسران مفقودین نیز معروف شده است. این اردوگاه بعد از رسمیت یافتن آتش‌بس بین طرفین و با ورود 400 تن از اسرای افسر و درجه‌دار ایرانی در 13 مهر 1367 تشکیل شد و تا روز تبادل اسرا، صلیب سرخ از این اردوگاه بازدید نکرده بود.

وضعیت ظاهری

این اردوگاه مستطیلی‌شكل بود و جمعاً 9 آسایشگاه داشت كه در سه ردیف ساختمان و هر ردیف دارای سه آسایشگاه تقسیم می‌شد و فاصله ساختمان‌ها از یكدیگر 50 متر بود.

    آسایشگاه‌ها به ابعاد تقریبی 8 در 30 متر و ارتفاع 4 متر بود. در هر آسایشگاه تقریبا 40 نفر زندگی می‌کردند. روشنایی آسایشگاه با استفاده از 4 لامپ بزرگ و 4 لامپ مهتابی فراهم شده بود و به همه اسرا تخت داده بودند. درِ آسایشگاه‌ها روبه‌روی یکدیگر باز می‌شد. عراقی‌ها دیوار دو آسایشگاه را با در نرده‌ای به هم وصل كرده بودند و زمان‌هایی که اسرا داخل آسایشگاه بودند، این در بسته می‌شد و اسرا می‌توانستند از فضای بین دو آسایشگاه استفاده کنند. در فضای بین آسایشگاه 1 با 4 و 4 با 7 به‌ترتیب محوطه‌ای برای بازی فوتبال و والیبال اختصاص داده شده بود[۱].

امكانات اردوگاه

هر آسایشگاه سه‌چهار پنکه داشت و تنها در یک سمت دارای سه پنجره بود که ازطریق میل‌گرد و نبشی محافظت می‌شد و رو به حیاط باز می‌شد .کف آسایشگاه در ابتدا بتنی بود و اسرا روی آن می‌نشستند، اما مدتی بعد به هریك از اسرا تخت داده شد[۲].

    آشپزخانه در ضلع شمال غربی قرار داشت و چهار شیر آب در حدفاصل آن و آسایشگاه شماره 7 برای شست‌وشوی ظروف تعبیه شده بود که در تابستان به‌علت کمبود آب و در زمستان به‌سبب سرمای شدید، استفاده از این شیرها به‌سختی صورت می‌گرفت. آشپزخانه را اسرای ایرانی اداره و با جیره غذایی برای کل اردوگاه پخت‌وپز می‌كردند[۳].

    حدود شش چشمه توالت برای کل اردوگاه وجود داشت که نزدیک آشپزخانه و حمام واقع شده بود. اسرا به‌خاطر کمبود امکانات بهداشتی، ساعت‌های زیادی را در صف توالت می‌گذراندند.

    آسایشگاه ابتدا توالت شبانه نداشت و از پنج عصر که سوت داخل‌باش را می‌زدند تا فردا صبح ساعت 8 از حلبی‌هایی که معمولاً نشتی می‌‌دادند، به‌عنوان توالت شبانه استفاده می‌شد، اما بعدها سطلی را در اختیار اسرا قرار داده بودند که در گوشه آسایشگاه گذاشتند و در صورت اضطرار، از آن استفاده می‌کردند. ده دوش در اتاقی به ابعاد تقریبی 4 در 4 متر تعبیه شده بود که به‌عنوان حمام استفاده می‌شد. البته یک دستگاه گرمگن زمینی هم در حمام وجود داشت. حمام اردوگاه در کنار آشپزخانه و دستشویی قرار داشت[۲]

    با توجه به اینکه اردوگاه جزء اردوگاه‌های مفقودین محسوب می‌شد، از بعضی امکانات همچون بهداری بی‌بهره بود. بیماری گال و بیماری‌های کلیوی در این اردوگاه شایع بود. اما از بین اسرا کسانی که به امورات پزشکی آشنایی داشتند، با وجود کمبود امکانات دارویی و بهداشتی، به بیماران رسیدگی می‌كردند.برای حفاظت از اردوگاه، علاوه‌بر برجک‌های نگهبانی، اتاقی نزدیک نانوایی قرار داشت که محل استقرار سربازان عراقی مستقر در اردوگاه بود. همچنین جهت حفاظت از اردوگاه سیم‌خاردارهای حلقوی‌شکلی به دور اردوگاه، به عرض تقریبی 20 متر و ارتفاع 2 متر کشیده شده بود و در لابه‌لای این سیم‌خاردارها و در زمین، مین‌های زمینی قرار داشت. پشت آسایشگاه 7، یعنی بین دیوار پشتی آسایشگاه 7 و سیم‌های خاردار، اتاقکی برای زندانی کردن اسرا تعبیه شده بود. [۳]

    برای اصلاح سر و صورت اسرا اتاق کوچکی ما بین آسایشگاه‌های 1، 2، 1 و 4، 5، 6 واقع شده بود و یکی از اسرا آنجا را اداره می‌كرد.به‌خاطر سوء‌تغدیه اسرا، با موافقت عراقی‌ها، در سال دوم یك نانوایی در قسمت جنوبی آشپزخانه ساخته شد كه مختص اردوگاه تکریت 19 بود. در هفته‌ یک روز آرد در اختیار اسرا قرار می‌دادند تا از آن تافته‌های کوچکی برای اسرا بپزند. نانوایی را خود اسرا اداره می‌كردند. در این اردوگاه نیز وجود اقلام فرهنگی ممنوع بود، ولی اسرا برای پرکردن اوقات فراغت از روزنامه‌هایی مثل القادسیه، که در اردوگاه یافت می‌شد، زبان عربی و انگلیسی را می‌آموختند[۲]. (← امکانات اردوگاه تکریت 19)

گاه‌شمار و تركیب اسرا

بیشتر اسرای این اردوگاه، طی تک‌های دشمن در تاریخ 21 تیر 1367 و 31 تیر 1367 و تعدادی در عملیات مرصاد و تعدادی نیز بعد از آتش‌بس در تاریخ 1 شهریور 1367 به اسارت درآمده بودند. تعدادی از نیروهای ایرانی، که در عملیات بیت‌المقدس در 1365 به اسارت درآمده و حدود دو سال در اردوگاه 11 تکریت (← اردوگاه تکریت 11 )نگه‌داری شده بودند، بعد از انتقال به پادگان ‌الرشید(← زندان الرشید)به همراه افسرانِ به‌ اسارت درآمده در عملیات‌های 21 تیر 1367 ، 31 تیر 1367 و 1 شهریور 1367 به اردوگاه تکریت(← اردوگاه ) منتقل شدند. درحالی‌که تعداد اسرای قدیمی 17 تن بودند، اسرای این عملیات‌ها به‌صورت پراکنده در آسایشگاه‌ها تقسیم شدند. ولی تعدادی از افسرانی که بعد از پذیرش قطعنامه و در تاریخ 1 شهریور 1367به اسارت درآمده بودند، در آسایشگاه 6 حضور داشتند و به‌این‌علت، این آسایشگاه آسایشگاه میهمانان نامیده شد. افسران این اردوگاه از لشکرهای زرهی شیراز، 21 حمزه، 77 خراسان، 58 ذوالفقار، 92 اهواز، و 81 کرمانشاه بودند که به‌صورت پراکنده در همه آسایشگاه‌ها حضور داشتند. فقط در اواخر دوران اسارت دو نفر از فرماندهان سپاه از تکریت 15(←اردوگاه تکریت 15 ) به این اردوگاه منتقل شدند.(← گاهشمار اردوگاه تکریت 19).

وقایع مهم

در یکی از روزهای 1367 افسران عراقی اقدام به ضرب‌وشتم یك خلبان ایرانی كردند که اسرا برای مقابله با این حادثه اقدام به اعتصاب غذا کردند. اعتصاب نزدیک 24 ساعت به طول انجامید. وقتی فرمانده عراقی، که ستوان دوم استخبارات بود، به اردوگاه آمد و قول مساعد داد که دیگر این حادثه تکرار نخواهد شد، اعتصاب شکسته شد.از دیگر وقایع مهم اردوگاه 19 تکریت، حفر تونل به‌وسیله تعدادی از اسرای این اردوگاه بود. چند تن از اسرا با برنامه‌ریزی دقیق و هماهنگی با یکدیگر، به‌منظور فرار از اردوگاه و وارد آوردن ضربه‌ای محکم بر دشمن، تصمیم بر حفر تونل از دستشویی‌های قدیمی اردوگاه گرفتند که در کنار سیم‌خاردارها واقع شده بود. آنها کار را در اواخر 1367 شروع کردند و در خردادماه 1369 به پایان رساندند؛ سپس با برنامه‌ریزی و تهیه لوازم و آذوقه برای فرار گروهی از اردوگاه پرداختند تا بتوانند در موقعیت مناسبی در فصل پاییز نقشه فرار را عملی کنند، اما با تبادل اسرا بین ایران و عراق نقشه فرار منتفی شد. یکی از اسرای این اردوگاه نیز به‌علت داشتن نقشه عراق به 6 ماه زندان محکوم شده بود. با اتمام دوره محکومیت، سه ماه بعد از سایر اسرا و به‌صورت جداگانه تبادل و به ایران بازگردانده شد[۴](← وقایع مهم اردوگاه تکریت 19)

سرانجام اردوگاه

در 1369، براساس گزارش کمیته صلیب سرخ در هنگام انجام مبادله بزرگ اسرا در مرداد و شهریور، 346 نفر اسیر ثبت شده بودند[۱].در هنگام آغاز تبادل اسرا با هر 500 تا 1000 اسیر سرباز، 20 تا 35 افسر نیز تبادل می‌شدند؛ بدین‌ترتیب اسرای این اردوگاه از تاریخ 16 شهریور 1369 تا 26 شهریور 1369 مورد تبادل قرار گرفتند و اردوگاه منحل شد[۵].

نیز نگاه کنید به اردوگاه؛ آموزش؛ اسرای مفقود

كتاب‌شناسی

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان،ص.178.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ زارع ،علی (1395). مصاحبه .
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان،ص.178.
  4. ده‌نمكی، مسعود، جلد 72 اردوگاه 19 تكریت نقل از dehnamaki.com
  5. سایت موسسه فرهنگی و هنری پیام آزادگان . بازیابی از mfpa.ir/article

برای مطالعه بیشتر

جعفری، مجتبی (1386). جهنم تکریت. تهران: سوره مهر.

معصومه جعفرزاده