اسارت در سینما، تئاتر و تلویزیون: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
(صفحه‌ای تازه حاوی «بازتاب اسارت و آزادگي در آثار سينمايي، نمايشي و تلويزيوني. ارتش عراق در 31 شهريور 1359 با بهره‌مندي كامل از تجهيزات نظامي و با آمادگي عملياتي مناسب، به ايران حمله كرد. پس از هشت سال جنگ مداوم، قطعنامه 598 در 27 تيرماه 1367 توسط امام خميني(ره) پذيرفته...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
بازتاب اسارت و آزادگي در آثار سينمايي، نمايشي و تلويزيوني.
'''بازتاب اسارت و آزادگی در آثار سینمایی، نمایشی و تلویزیونی.'''


ارتش عراق در 31 شهريور 1359 با بهره‌مندي كامل از تجهيزات نظامي و با آمادگي عملياتي مناسب، به ايران حمله كرد. پس از هشت سال جنگ مداوم، قطعنامه 598 در 27 تيرماه 1367 توسط امام خميني(ره) پذيرفته شد و در 29 مرداد 1367، طرفين آتش‌بس را پذيرفتند. با شروع جنگ، «سينماي ايران با خلق فيلم‌هايي كه حاكي از مقاومت مردم مسلمان ايران در مقابل تهاجم وحشيانة دشمن بود، وارد عرصة سينماي جنگ شد و براي اولين‌بار در تاريخ سينماي ايران، يك ژانر تازه به نام سينماي جنگ پديد آمد.» (تيموري، 1385: 333)
ارتش عراق در 31 شهریور 1359 با بهره‌مندی كامل از تجهیزات نظامی و با آمادگی عملیاتی مناسب، به ایران حمله كرد. پس از [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران|هشت سال جنگ مداوم]]، قطعنامه 598 در 27 تیرماه 1367 توسط امام خمینی(ره) پذیرفته شد و در 29 مرداد 1367، طرفین آتش‌بس را پذیرفتند. با شروع جنگ، «سینمای ایران با خلق فیلم‌هایی كه حاكی از [[مقاومت]] مردم مسلمان ایران در مقابل تهاجم وحشیانه دشمن بود، وارد عرصه سینمای جنگ شد و برای اولین‌بار در تاریخ سینمای ایران، یك ژانر تازه به نام سینمای جنگ پدید آمد.»<ref name=":0">تیموری، عباس (1385). نگاهی اجمالی به دفاع مقدس. تهران: سخن‌گستر.</ref>


 در سال‌های آغازین جنگ، آثار هنری زیادی به جنگ و مسائل پیرامون آن پرداختند و این جریان شتاب و رشد چشمگیری به خود گرفت. اما «این حركت روبه‌رشد، تنها یك دهه پس از جنگ، دچار افول و ركود شد. افت سریع تولید فیلم‌های ژانر سینمایی دفاع مقدس، نسبت به دیگر ژانرهای سینمایی در جای خود بسیار قابل‌توجه است؛ برای مثال، تولید سی‌وپنج درصدی (35%) فیلم‌های دفاع مقدس در 1377 به دوونیم درصد (5/2%) در 1381 رسید.»<ref name=":0" />


    در سال‌هاي آغازين جنگ، آثار هنري زيادي به جنگ و مسائل پيرامون آن پرداختند و اين جريان شتاب و رشد چشمگيري به خود گرفت. اما «اين حركت روبه‌رشد، تنها يك دهه پس از جنگ، دچار افول و ركود شد. افت سريع توليد فيلم‌هاي ژانر سينمايي دفاع مقدس، نسبت به ديگر ژانرهاي سينمايي در جاي خود بسيار قابل‌توجه است؛ براي مثال، توليد سي‌وپنج درصدي (35%) فيلم‌هاي دفاع مقدس در 1377 به دوونيم درصد (5/2%) در 1381 رسيد.» (همان: 334)
سینما، تئاتر و تلویزیون رسانه‌هایی بودند كه ظرفیت و بضاعت خوبی برای انعكاس چندوچون جنگ از مقاومت گرفته تا شهادت و بازتاب زشتی‌ها و زیبایی‌های این پدیده ناخواسته داشتند. به‌همین‌علت، هنرمندان عرصه [[تئاتر در اسارت|تئاتر]] و [[اسارت در تلویزیون|تلویزیون]] و [[اسارت در سینما|سینما]]، چه در زمان جنگ و چه پس از آن، در آثارشان به مسائل آشكار و پنهان این پدیده پرداختند. یكی از موضوعات مهم در این بین، [[اسیران جنگ|اسیران]] و مسئله [[اسارت و اسیران|اسارت]] است كه آثار تصویری و نمایشی درخوری با این موضوع تولید شده و این امر همچنان ادامه دارد.  
[[پرونده:سینما.png|بندانگشتی]]
[[پرونده:سینما 2.png|بندانگشتی]]
[[پرونده:سنما 3.png|بندانگشتی]]


    سينما، تئاتر و تلويزيون رسانه‌هايي بودند كه ظرفيت و بضاعت خوبي براي انعكاس چندوچون جنگ از مقاومت گرفته تا شهادت و بازتاب زشتي‌ها و زيبايي‌هاي اين پديدة ناخواسته داشتند. به‌همين‌علت، هنرمندان عرصة تئاتر و تلويزيون و سينما، چه در زمان جنگ و چه پس از آن، در آثارشان به مسائل آشكار و پنهان اين پديده پرداختند. يكي از موضوعات مهم در اين بين، اسيران و مسئلة اسارت است كه آثار تصويري و نمايشي درخوري با اين موضوع توليد شده و اين امر همچنان ادامه دارد.
== [[اسارت در سینما]] ==
تا به امروز (بهمن 1395) بیش از 40 فیلم سینمایی تولید شده است كه به موضوع اسارت پرداخته‌اند. شروع جدی و پرداخت به این موضوع، در 1362 با ساخت فیلم بازداشتگاه به كارگردانی '''''كوپال مشكوت''''' شروع شد. این فیلم، كه بازیگرانی همچون جمشید هاشم‌پور، محمد مطیع، حسین شهاب، ناهید ظفر، بهروز جلیلی، ایرج سرباز، مجید علیزاده، رسول حیدری، امیر معاون‌زاده و نعمت حقیقی در آن بازی می‌كنند، داستانی با محوریت اسرا دارد و خلاصه داستان آن به این شرح است:<blockquote>«[[اسیران جنگ|اسیران ایرانی]] در بازداشتگاه‌های رژیم بعث عراق، تحت فشار و [[شکنجه|شكنجه‌]]<nowiki/>های نیروهای بعثی همانند فولاد آبدیده شده و دلاورانه مقاومت می‌كنند. عده‌ای از [[اسرا]] تصمیم به [[فرار]] می‌گیرند و موفق نیز می‌شوند. اسرای فراری وقتی به ایران می‌رسند، بی‌درنگ عازم جبهه می‌شوند تا به جنگ بی‌امانشان علیه دشمن بعثی ادامه دهند.»<ref>امید، جمال (1371)، فرهنگ فیلم‌های سینمای ایران، ج ‌3. تهران: تصویر.</ref></blockquote>دیگر فیلم‌های سینمایی كه به موضوع [[اسارت و اسیران|اسارت]] پرداخته‌اند به شرح ذیل هستند:


اسارت در سينما
'''''اتاق یك''''' (رحیم رحیمی‌پور، 1363)، '''''اتوبوس شب''''' (كیومرث پوراحمد، 1385)، '''اخراجی‌ها 2''' (مسعود ده‌نمكی، 1387)، '''''باز باران''''' (محسن محسنی‌نسب، 1372)، '''''بازگشت قهرمان''''' (شاپور قریب، 1369)، [[بوی پیراهن یوسف|بوی پیراهن یوسف]] (ابراهیم حاتمی‌كیا، 1375)، '''''بیداری رؤیاها''''' (محمدعلی باشه‌آهنگر، 1388)، '''پاتك''' (علی‌اصغر شادروان، 1375)، '''''پرنده آهنین''''' (علی شاه‌حاتمی، 1370)، '''''پرواز از [[اردوگاه]]''''' (حسن كاربخش، 1374)، '''''پوتین''''' (عبدالله باكیده، 1371)، '''''خط آتش''''' (سید علی و سید فرید سجادحسینی، 1374)، '''''خرس''''' (خسرو معصومی، 1390)، '''''دست‌های خالی''''' (ابوالقاسم طالبی، 1385)، '''''دوئل''''' (احمدرضا درویش، 1382)، '''''دیدار''''' (محمدرضا هنرمند، 1373)، '''''رهایی''''' (رسول صدرعاملی، 1362)، '''''زیر سایه‌ كنار''''' (جواد ارشاد، 1365)، '''''ساعت 25''''' (مسعود آب‌پرور، 1385)، '''''شكوه بازگشت''''' (سیروس مقدم، 1371)، '''''عیسی می‌آید''''' (علی ژكان، 1380)، '''''فرار بزرگ''''' (ناصر محمدی، 1376)، '''''فرار مرگبار''''' (تورج منصوری، 1375)، '''''قاصدك''''' (قاسم جعفری، 1375)، '''''كمین''''' (حمید خیرالدین، 1374)، '''''كیمیا''''' (احمدرضا درویش، 1374)، '''''گارد ویژه''''' (پرویز صبری، 1375)، '''''گیلانه''''' (رخشان بنی‌اعتماد، محسن عبدالوهاب، 1383)، '''''لانه عقاب‌ها''''' (كوپال مشكوت، 1378)، '''''مردی شبیه باران''''' (سعید سهیلی، 1376)، '''مسافر غریب''' (یوسف جمادی، 1370)، '''''معصوم''''' (داود توحیدپرست، 1376)، '''''منطقه ممنوع''''' (رضا جعفری، 1374)، '''''نفوذی''''' (احمد كاوری، 1387)، '''''یك قدم تا مرگ''''' (بهروز فرجی، 1378)


تا به امروز (بهمن 1395) بيش از 40 فيلم سينمايي توليد شده است كه به موضوع اسارت پرداخته‌اند. شروع جدي و پرداخت به اين موضوع، در 1362 با ساخت فيلم بازداشتگاه به كارگرداني كوپال مشكوت شروع شد. اين فيلم، كه بازيگراني همچون جمشيد هاشم‌پور، محمد مطيع، حسين شهاب، ناهيد ظفر، بهروز جليلي، ايرج سرباز، مجيد عليزاده، رسول حيدري، امير معاون‌زاده و نعمت حقيقي در آن بازي مي‌كنند، داستاني با محوريت اسرا دارد و خلاصة داستان آن به اين شرح است: «اسيران ايراني در بازداشتگاه‌هاي رژيم بعث عراق، تحت فشار و شكنجه‌هاي نيروهاي بعثي همانند فولاد آبديده شده و دلاورانه مقاومت مي‌كنند. عده‌اي از اسرا تصميم به فرار مي‌گيرند و موفق نيز مي‌شوند. اسراي فراري وقتي به ايران مي‌رسند، بي‌درنگ عازم جبهه مي‌شوند تا به جنگ بي‌امانشان عليه دشمن بعثي ادامه دهند.» (اميد، 1371: 33)
 از این بین پنج فیلم '''''[[بوی پیراهن یوسف]]''''' ، '''''[[کیمیا|كیمیا]]، [[مردی شبیه باران]]، [[بیداری رویاها|بیداری رؤیاها]] و [[نفوذی]]''''' از نظر پرداخت و جذب مخاطب ازجمله موفق‌ترین‌ها هستند.


    ديگر فيلم‌هاي سينمايي كه به موضوع اسارت پرداخته‌اند به شرح ذيل هستند:
'''''[[کیمیا|كیمیا]]''''' درباره رضا است كه در آغاز [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران|جنگ تحمیلی]] همسرش را به [[بیمارستان]] می‌رساند و خود به [[اسارت و اسیران|اسارت]] دشمن در‌می‌آید. همسر رضا در حین جراحی می‌میرد و شكوه، جراح، فرزند رضا را نجات می‌دهد. پس از گذشت نه سال، رضا از [[اسارت و اسیران|اسارت]] آزاد می‌شود. حال او در جست‌و‌جوی تنها بازمانده خود، فرزندش، است. كیمیا نزد شكوه در مشهد زندگی می‌كند. مشكل اینجا است كه شكوه به‌طور كامل به كیمیا وابسته است.


اتاق يك (رحيم رحيمي‌پور، 1363)، اتوبوس شب (كيومرث پوراحمد، 1385)، اخراجي‌ها 2 (مسعود ده‌نمكي، 1387)، باز باران (محسن محسني‌نسب، 1372)، بازگشت قهرمان (شاپور قريب، 1369)، بوي پيراهن يوسف (ابراهيم حاتمي‌كيا، 1375)، بيداري رؤياها (محمدعلي باشه‌آهنگر، 1388)، پاتك (علي‌اصغر شادروان، 1375)، پرندة آهنين (علي شاه‌حاتمي، 1370)، پرواز از اردوگاه (حسن كاربخش، 1374)، پوتين (عبدالله باكيده، 1371)، خط آتش (سيد علي و سيد فريد سجادحسيني، 1374)، خرس (خسرو معصومي، 1390)، دست‌هاي خالي (ابوالقاسم طالبي، 1385)، دوئل (احمدرضا درويش، 1382)، ديدار (محمدرضا هنرمند، 1373)، رهايي (رسول صدرعاملي، 1362)، زير ساية‌ كنار (جواد ارشاد، 1365)، ساعت 25 (مسعود آب‌پرور، 1385)، شكوه بازگشت (سيروس مقدم، 1371)، عيسي مي‌آيد (علي ژكان، 1380)، فرار بزرگ (ناصر محمدي، 1376)، فرار مرگبار (تورج منصوري، 1375)، قاصدك (قاسم جعفري، 1375)، كمين (حميد خيرالدين، 1374)، كيميا (احمدرضا درويش، 1374)، گارد ويژه (پرويز صبري، 1375)، گيلانه (رخشان بني‌اعتماد، محسن عبدالوهاب، 1383)، لانه عقاب‌ها (كوپال مشكوت، 1378)، مردي شبيه باران (سعيد سهيلي، 1376)، مسافر غريب (يوسف جمادي، 1370)، معصوم (داود توحيدپرست، 1376)، منطقة ممنوع (رضا جعفري، 1374)، نفوذي (احمد كاوري، 1387)، يك قدم تا مرگ (بهروز فرجي، 1378)
'''''[[مردی شبیه باران]]''''' درباره فرماندهی به نام منصور است كه به [[اسارت و اسیران|اسارت]] دشمن درمی‌آید. قتلی در میان اسرا اتفاق می‌افتد. [[اسرا]] به منصور مظنون هستند، اما او توان دفاع از خویش را ندارد. یكی از [[اسرا]] تصمیم به قتل او می‌گیرد و همسرش، كه به [[اسارت و اسیران|اسارت]] درآمده است، یك تنه به دفاع از او برمی‌خیزد.


'''''[[بیداری رویاها|بیداری رؤیاها]]''''' درباره رخشانه است كه در سال‌های جوانی ازدواج كرده و صاحب پسری شده است. پس از مدتی خبر شهادت همسرش به او می‌رسد. او به‌ناچار در اثر فشار [[خانواده]] به عقد شوهرش درمی‌آید. پس از سال‌ها شوهرش از [[اسارت و اسیران|اسارت]] بازمی‌گردد.


'''''[[نفوذی]]''''' درباره فریدون كیان‌فر است كه همراه عده‌ای دیگر از اسیران جنگی به ایران بازمی‌گردد. دو نفر از نیروهای اطلاعاتی او را به‌علت اینكه مشهور به [[جاسوسی]]، پیوستن به [[منافقین]] و نقش داشتن در شهادت عده‌ای از [[اسیران جنگ|اسیران ایرانی]] بوده بازداشت می‌كنند.


جدای از فیلم‌های سینمایی، فیلم‌های كوتاه زیادی با موضوع [[اسارت و اسیران|اسارت]] ساخته شده است كه برخی از شاخص‌ترین آنها '''''تولدی دیگر''''' (هوشنگ پاكروان)، '''''حلبچه رعد دوردست''''' (بزرگمهر رفیعا)، '''''رباعی كوچه''''' (حمید قاسم‌زادگان)، '''''روایت رزم''''' (فرامرز ناصری) نام دارند. نكته‌ای كه دراین‌بین حائز اهمیت است اینكه از زمان تبادل انبوه اسیران ایران و عراق در 26 مرداد 1369، ساخت آثار سینمایی مرتبط با اسرا شتاب بیشتری گرفت؛ نیمی از آثار سینمایی از ابتدا تا به امروز در سال‌های 1369 تا 1379 تولید شد و به‌تدریج كاهش چشمگیری پیدا كرد تا جایی ‌كه حتی در برخی از سال‌های دهه 1380 (1381، 1384، 1385، 1389) هیچ فیلمی در این زمینه تولید نشد.


== [[اسارت در تئاتر]] ==
ذات درام كنش و عمل است و ازطرفی جنگ با كشمكش و درگیری عجین است و ظرفیت بالایی برای درام شدن دارد. اما خود كارزار جنگ، تنها عمل جنگی، باعث درام نمی‌شود. ظرفیت دیگری هم در جنگ وجود دارد و آن حالت جنگی است كه شاید جنگ به شكل مستقیم و به‌صورت توپ و تانك و خمپاره حضور نداشته باشد، اما باعث شكل‌گیری درام شود.<blockquote>«نوشتن نمایش‌نامه‌های عمل جنگی تنها پردازش ممكن انگیزه جنگ در [[تئاتر در اسارت|تئاتر]] نیست. طرح سؤال از زاویه پدیده نظامی، بدون شك مقابله با نقطه‌نظر دیگری را ایجاب می‌كند كه جنگ را محدود به میدان جنگ نمی‌دارد، بلكه با آن مثل سمپتوم یا بیماری پیكر اجتماع و حتی پیكر انسان برخورد می‌كند. اندیشیدن به جنگ همچون عمل نیست؛ یعنی مانند كشمكش یا نبردی كه گروه‌های متشكل را به دور یك مخاصمه متمركز می‌كند، بلكه مثل حالت است.حالت جنگی به‌عنوان موضوع نمایش‌نامه‌نویسی، بیان فصیحی از انگیزه‌های اجتماعی و حیاتی، سیاسی و فردی را ایجاب می‌كند؛ چیزی كه ضرورتاً متضمن چشم‌پوشی از حماسه و بازگشت به مقوله‌های مهم فرم دراماتیك، و به‌خصوص عمل ارگانیك و پرسناژی كه به‌عنوان ذات شخصی و روان‌شناختی منظور شده، نیست.»<ref>لسكو، داوید (1383). هنر نمایش‌نویسی جنگ. ترجمه نادعلی همدانی، تهران: قطره.</ref> .</blockquote>    پدیده جنگ برای درام‌نویسان از اهمیت بالایی برخوردار است؛ تا جایی ‌كه از اولین درام‌ها تا نمایش‌نامه‌های مدرن و معاصر هم به این موضوع پرداخته‌اند. از نمایش‌[[نامه]] ایرانیان كه اشیل در 472 قبل از میلاد نوشته و آنتیگونه سوفوكل، زنان تروآ و ایفیژنی اوریپید و لسیسترا آریستوفان تا مكبث، هملت، اتلّلو، هنری پنجم و ریچارد سومِ شكسپیر و ننه دلاور و فرزندان او، مادر، دایره گچی قفقازی، تفنگ‌های خانم كارار، محاكمه ژاندارك در روآن، اپرای دوپولی، محاكمه لوكولوس و آدم آدم استِ برشت و پیك‌نیك در میدان جنگ و گوئرنیكا آرابال و بیرون پشت درِ بورشرت، قضیه رابرت اوپنهایمرِ كیپهارت، صفحه اولِ رابرت نیكولز و صلح كبیرِ ادوارد باند.تئاتر عرصه تجربه و خلاقیت است. «هریك از چهره‌های تجربی، امكانات تئاتر را به‌عنوان یك هنر، گسترش داده‌اند و برای هریك از آنها تجربه معنایی متفاوت داشته است.»<ref>اِوَنز، جیمز روز (1376). تئاتر تجربی، ترجمه مصطفی اسلامیه، تهران: سروش.</ref> .


    دراین‌بین، پدیده جنگ و به تبع آن اسارت هم امكانات خوبی را در اختیار اصحاب تئاتر قرار داده است. در جنگ هشت ساله عراق علیه ایران، نمایش‌نامه‌های متعددی تولید و نمایش‌های چشمگیری در حوزه جنگ به روی صحنه رفت. در اردوگاه‌ها و بازداشتگاه‌های اسرا، خود اسرا با حداقل امكانات و به شكل خلاقانه‌ای نمایش‌هایی را به مناسبت‌هایی تمرین و در شرایط سخت اجرا می‌كردند كه نمایش [[نماز]] در اسارتِ احمد یوسفی به بخشی از زندگی اسرا در اسارت می‌پردازد. نمایش‌نامه‌های معتنابهی در این زمینه به چاپ رسیده‌اند كه به‌خاطر مانایی، منابع ارزشمندی در این حوزه محسوب می‌شوند. متون نمایشی كه با موضوع اسارت تا به امروز چاپ شده‌اند، به شرح ذیل‌اند: '''''خدای عشق''''' (محمد احمدی، 1373)، '''''صبح صادق''''' (محمدرضا برمایون، 1375)، '''''فرودگاه''''' (مرتضی داریوندنژاد، 1375)، '''''از بی‌نامی‌های عشق''''' (محمدرضا آریان‌فر، 1376)، '''''آینه، وقت آفتاب''''' (سعید تشكری، 1377)، '''''ماهِ لب‌ریخته''''' (محمدرضا آریان‌فر، 1377)، '''''دغدغه‌های پرچین چهار زبل و رمزورازهای دورودراز نیمه‌شب''''' (مهرداد رایانی مخصوص، 1379)، '''''مجلس گل''''' (سید مهدی شجاعی، 1379)، '''''مهمان سرزمین خواب''''' (چیستا یثربی، 1379)، '''''برگ‌ریزان''''' (سیروس همتی، 1383)، '''''زنگ خاطرات نرگس''''' (سید حسین فدایی‌حسین، 1383)، '''''حلقه مفقوده''''' (سید حسین فدایی‌حسین، 1384)، '''''چهارمین نامه''''' (جمشید خانیان، 1384)، '''''فصل صبوری''''' (محمد خراط‌زاده، 1384)، '''''معلمی به نام صفر''''' (سید حسین فدایی‌حسین، 1384)، '''''بلوط‌های تلخ''''' (شهرام كرمی، 1387)، '''''اتوبان سكوت''''' (شهرام كرمی، 1388)، '''''خط سرخ''''' (حمیدرضا نعیمی، 1388)، '''''تخت برزخ''''' (سید مجتبی حسینی كفشدار، 1393).


    از اين بين پنج فيلم بوي پيراهن يوسف (← بوي پيراهن يوسفكيميا، مردي شبيه باران، بيداري رؤياها و نفوذي از نظر پرداخت و جذب مخاطب ازجمله موفق‌ترين‌ها هستند.
همه این نمایش‌نامه‌ها به‌وسیله كارگردان‌های مختلف از سراسر كشور روی صحنه رفته و اكثراً در جشنواره‌های تئاتر دفاع مقدس حضور داشته‌اند. جدای از این اجراها، نمایش‌هایی با موضوع اسارت به‌وسیله كارگردانانی اجرا شده‌اند كه از آن میان می‌توان به نمایش‌های ذیل اشاره كرد: '''''نماز در اسارت''''' (احمد یوسفی'''''از خرما تا زیتون''''' (ایرج افشاری‌اصل)، '''''چرخ هشتم''''' (علیرضا حنیفی)، '''''ناگهان پنجره سرد''''' (افسانه هنرور)، '''''ماهی سرخ سیب گل''''' (محمدحسین طهماسبی)، '''''لاله كوهستان''''' (پرویز عرب)، '''''آرزو''''' (حسین رستمیان)، '''''زیتون''''' (بهمن حسین‌محمد)، '''''فانوس دهكده''''' (سید محمد سیدی‌فر)، '''''حدیث ‌وصال''''' (قدیرعلی ترك‌زهرایی)، '''''وداع در غربت''''' (روح‌الله صفایی)، '''''هاد''''' (علیرضا پوربزرگ)، '''''صفیه''''' (مجید عزیزی)، '''''همیشه ‌ماندگار''''' (حسن باستانی)، '''''مردی دیگر''''' (محمدمهدی حاتمی)، '''''توفان روح''''' (حسین پارسایی)، '''''اسم من رحیمه''''' (علی دل‌پیشه)، '''''مقتل''''' (نیر غایب‌زاده)، '''''تولد یك ستاره''''' (جواد ایزددوست)، '''''چراغ‌ها را خاموش نكنید''''' (هومن برق‌نورد)، '''''خاكستری''''' (الهام فتاحی)، '''''كاكوتی''''' (مهدی مرعشی)، '''''نقطه، ته‌خط ('''''مالك سراج)، '''''به ‌موازات''''' (امین آبان)، '''''آرزویم آرزوست''''' (محمدرضا عطایی‌فر).


    كيميا دربارة رضا است كه در آغاز جنگ تحميلي همسرش را به بيمارستان مي‌رساند و خود به اسارت دشمن در‌مي‌آيد. همسر رضا در حين جراحي مي‌ميرد و شكوه، جراح، فرزند رضا را نجات مي‌دهد. پس از گذشت نه سال، رضا از اسارت آزاد مي‌شود. حال او در جست‌و‌جوي تنها بازماندة خود، فرزندش، است. كيميا نزد شكوه در مشهد زندگي مي‌كند. مشكل اينجا است كه شكوه به‌طور كامل به كيميا وابسته است.
از این بین، نمایش‌نامه‌های '''''مهمان سرزمین خواب، چهارمین نامه''''' و '''''اسم من رحیمه''''' به جهت نگاه نو و جذابیت‌های متنی، اجراهای مختلفی در سراسر كشور داشته و در جشنواره‌های مختلف تئاتر جوایزی را به خود اختصاص داده‌اند:


    مردي شبيه باران دربارة فرماندهي به نام منصور است كه به اسارت دشمن درمي‌آيد. قتلي در ميان اسرا اتفاق مي‌افتد. اسرا به منصور مظنون هستند، اما او توان دفاع از خويش را ندارد. يكي از اسرا تصميم به قتل او مي‌گيرد و همسرش، كه به اسارت درآمده است، يك تنه به دفاع از او برمي‌خيزد.
'''''[[مهمان سرزمین خواب]]''''' درباره یونس، عكاس جنگ، است كه خانواده او گمان می‌كنند اسیر شده است. او در اثر انفجار، حافظه خود را از دست داده است. پس از جست‌وجوهای فراوان، او را در بیمارستانی پیدا می‌كنند و همسرش سارا، كه بازیگر تئاتر است، با بازآفرینی خاطرات و موضوع‌های عكس‌هایش، یونس خاطراتش را به یاد می‌آورد.


    بيداري رؤياها دربارة رخشانه است كه در سال‌هاي جواني ازدواج كرده و صاحب پسري شده است. پس از مدتي خبر شهادت همسرش به او مي‌رسد. او به‌ناچار در اثر فشار خانواده به عقد شوهرش درمي‌آيد. پس از سال‌ها شوهرش از اسارت بازمي‌گردد.
'''''[[چهارمین نامه]] د'''''رباره قاسم است كه به جنگ رفته و نامه‌ای كه خورشید، نامزد او، برایش نوشته، خوانده می‌شود. او شهید شده است، اما مادرش بر این باور است كه او زنده است. جنگ تمام می‌شود و با بازگشت اسرا، مادر بر این اعتقاد است كه او اسیر بوده و همراه اسرا به خانه بازخواهد گشت. در نهایت خورشید هم به این باور می‌رسد كه قاسم اسیر است. اسم من رحیمه درباره رحیم و حبیب، دوست دوران كودكی اوست. آن دو در جریان جنگ، برای انفجار پلی مأموریت می‌گیرند. رحیم پس از منفجر كردن پل، اسیر و حبیب زخمی می‌شود. رحیم در [[اسارت و اسیران|اسارت]] دشمن است و همه گمان می‌كنند كه حبیب پل را منفجر كرده و او را قهرمان می‌دانند.


    نفوذي دربارة فريدون كيان‌فر است كه همراه عده‌اي ديگر از اسيران جنگي به ايران بازمي‌گردد. دو نفر از نيروهاي اطلاعاتي او را به‌علت اينكه مشهور به جاسوسي، پيوستن به منافقين و نقش داشتن در شهادت عده‌اي از اسيران ايراني بوده بازداشت مي‌كنند.  
== [[اسارت در تلویزیون]] ==
جدای از اكثر فیلم‌های سینمایی و كوتاهی كه در تلویزیون به نمایش درآمده‌اند، فیلم‌های '''''اربعین، جایی برای زندگی، آتش در خرمن، همه فرزندان من، لانه عقاب‌ها، گل و تگرگ و بچه‌های شهر خرم (انیمیشن)''''' نیز از رسانه ملی پخش شده‌اند. در ضمن سریال‌هایی هم به این موضوع پرداخته‌اند كه شاخص‌ترین آنها سریال‌های '''''دولت مخفی، بازگشت پرستوها، نبردی دیگر و قفسی برای پرواز''''' است.علاوه‌بر فیلم و سریال‌های مزبور، چند فیلم به شكل مستند و مصاحبه‌محور تولید شده است ازجمله اسرای ایرانی در عراق، [[اسیران جنگ|اسرای جنگ]]، اسرای عراقی (دو عنوان) و سه برنامه‌ای كه با عنوان [[اسیران جنگ|اسرای ایرانی]] در عراق در 1365 در بغداد تولید شد، حائز اهمیت هستند<ref>آرشیو مركزی صدا و سیما.</ref>.


    جداي از فيلم‌هاي سينمايي، فيلم‌هاي كوتاه زيادي با موضوع اسارت ساخته شده است كه برخي از شاخص‌ترين آنها تولدي ديگر (هوشنگ پاكروان)، حلبچه رعد دوردست (بزرگمهر رفيعا)، رباعي كوچه (حميد قاسم‌زادگان)، روايت رزم (فرامرز ناصري) نام دارند. نكته‌اي كه دراين‌بين حائز اهميت است اينكه از زمان تبادل انبوه اسيران ايران و عراق در 26 مرداد 1369، ساخت آثار سينمايي مرتبط با اسرا شتاب بيشتري گرفت؛ نيمي از آثار سينمايي از ابتدا تا به امروز در سال‌هاي 1369 تا 1379 توليد شد و به‌تدريج كاهش چشمگيري پيدا كرد تا جايي ‌كه حتي در برخي از سال‌هاي دهة 1380 (1381، 1384، 1385، 1389) هيچ فيلمي در اين زمينه توليد نشد.
== نیز نگاه کنید به ==


* [[اسارت در سینما]]
* [[اسارت در تئاتر]]
* [[تئاتر در اسارت]]
* [[اسارت در تلویزیون]]


اسارت در تئاتر
== '''كتابشناسی''' ==
 
<references />
ذات درام كنش و عمل است و ازطرفي جنگ با كشمكش و درگيري عجين است و ظرفيت بالايي براي درام شدن دارد. اما خود كارزار جنگ، تنها عمل جنگي، باعث درام نمي‌شود. ظرفيت ديگري هم در جنگ وجود دارد و آن حالت جنگي است كه شايد جنگ به شكل مستقيم و به‌صورت توپ و تانك و خمپاره حضور نداشته باشد، اما باعث شكل‌گيري درام شود.
 
    «نوشتن نمايش‌نامه‌هاي عمل جنگي تنها پردازش ممكن انگيزة جنگ در تئاتر نيست. طرح سؤال از زاوية پديدة نظامي، بدون شك مقابله با نقطه‌نظر ديگري را ايجاب مي‌كند كه جنگ را محدود به ميدان جنگ نمي‌دارد، بلكه با آن مثل سمپتوم يا بيماري پيكر اجتماع و حتي پيكر انسان برخورد مي‌كند. انديشيدن به جنگ همچون عمل نيست؛ يعني مانند كشمكش يا نبردي كه گروه‌هاي متشكل را به دور يك مخاصمه متمركز مي‌كند، بلكه مثل حالت است.
 
    حالت جنگي به‌عنوان موضوع نمايش‌نامه‌نويسي، بيان فصيحي از انگيزه‌هاي اجتماعي و حياتي، سياسي و فردي را ايجاب مي‌كند؛ چيزي كه ضرورتاً متضمن چشم‌پوشي از حماسه و بازگشت به مقوله‌هاي مهم فرم دراماتيك، و به‌خصوص عمل ارگانيك و پرسناژي كه به‌عنوان ذات شخصي و روان‌شناختي منظور شده، نيست.» (لسكو، 1383: 49)
 
    پديدة جنگ براي درام‌نويسان از اهميت بالايي برخوردار است؛ تا جايي ‌كه از اولين درام‌ها تا نمايش‌نامه‌هاي مدرن و معاصر هم به اين موضوع پرداخته‌اند. از نمايش‌نامة ايرانيان كه اشيل در 472 قبل از ميلاد نوشته و آنتيگونة سوفوكل، زنان تروآ و ايفيژني اوريپيد و لسيسترا آريستوفان تا مكبث، هملت، اتلّلو، هنري پنجم و ريچارد سومِ شكسپير و ننه دلاور و فرزندان او، مادر، دايرة گچي قفقازي، تفنگ‌هاي خانم كارار، محاكمه ژاندارك در روآن، اپراي دوپولي، محاكمة لوكولوس و آدم آدم استِ برشت و پيك‌نيك در ميدان جنگ و گوئرنيكا آرابال و بيرون پشت درِ بورشرت، قضية رابرت اوپنهايمرِ كيپهارت، صفحة اولِ رابرت نيكولز و صلح كبيرِ ادوارد باند.
 
    تئاتر عرصة تجربه و خلاقيت است. «هريك از چهره‌هاي تجربي، امكانات تئاتر را به‌عنوان يك هنر، گسترش داده‌اند و براي هريك از آنها تجربه معنايي متفاوت داشته است.» (اونز، 1376: 7)
 
    دراين‌بين، پديدة جنگ و به تبع آن اسارت هم امكانات خوبي را در اختيار اصحاب تئاتر قرار داده است. در جنگ هشت سالة عراق عليه ايران، نمايش‌نامه‌هاي متعددي توليد و نمايش‌هاي چشمگيري در حوزة جنگ به روي صحنه رفت. در اردوگاه‌ها و بازداشتگاه‌هاي اسرا، خود اسرا با حداقل امكانات و به شكل خلاقانه‌اي نمايش‌هايي را به مناسبت‌هايي تمرين و در شرايط سخت اجرا مي‌كردند كه نمايش نماز در اسارتِ احمد يوسفي به بخشي از زندگي اسرا در اسارت مي‌پردازد. نمايش‌نامه‌هاي معتنابهي در اين زمينه به چاپ رسيده‌اند كه به‌خاطر مانايي، منابع ارزشمندي در اين حوزه محسوب مي‌شوند. متون نمايشي كه با موضوع اسارت تا به امروز چاپ شده‌اند، به شرح ذيل‌اند: خداي عشق (محمد احمدي، 1373)، صبح صادق (محمدرضا برمايون، 1375)، فرودگاه (مرتضي داريوندنژاد، 1375)، از بي‌نامي‌هاي عشق (محمدرضا آريان‌فر، 1376)، آينه، وقت آفتاب (سعيد تشكري، 1377)، ماهِ لب‌ريخته (محمدرضا آريان‌فر، 1377)، دغدغه‌هاي پرچين چهار زبل و رمزورازهاي دورودراز نيمه‌شب (مهرداد راياني مخصوص، 1379)، مجلس گل (سيد مهدي شجاعي، 1379)، مهمان سرزمين خواب (چيستا يثربي، 1379)، برگ‌ريزان (سيروس همتي، 1383)، زنگ خاطرات نرگس (سيد حسين فدايي‌حسين، 1383)، حلقة مفقوده (سيد حسين فدايي‌حسين، 1384)، چهارمين نامه (جمشيد خانيان، 1384)، فصل صبوري (محمد خراط‌زاده، 1384)، معلمي به نام صفر (سيد حسين فدايي‌حسين، 1384)، بلوط‌هاي تلخ (شهرام كرمي، 1387)، اتوبان سكوت (شهرام كرمي، 1388)، خط سرخ (حميدرضا نعيمي، 1388)، تخت برزخ (سيد مجتبي حسيني كفشدار، 1393)
 
    همة اين نمايش‌نامه‌ها به‌وسيلة كارگردان‌هاي مختلف از سراسر كشور روي صحنه رفته و اكثراً در جشنواره‌هاي تئاتر دفاع مقدس حضور داشته‌اند. جداي از اين اجراها، نمايش‌هايي با موضوع اسارت به‌وسيلة كارگرداناني اجرا شده‌اند كه از آن ميان مي‌توان به نمايش‌هاي ذيل اشاره كرد: نماز در اسارت (احمد يوسفي)، از خرما تا زيتون (ايرج افشاري‌اصل)، چرخ هشتم (عليرضا حنيفي)، ناگهان پنجره سرد (افسانه هنرور)، ماهي سرخ سيب گل (محمدحسين طهماسبي)، لاله كوهستان (پرويز عرب)، آرزو (حسين رستميان)، زيتون (بهمن حسين‌محمد)، فانوس دهكده (سيد محمد سيدي‌فر)، حديث ‌وصال (قديرعلي ترك‌زهرايي)، وداع در غربت (روح‌الله صفايي)، هاد (عليرضا پوربزرگ)، صفيه (مجيد عزيزي)، هميشه ‌ماندگار (حسن باستاني)، مردي ديگر (محمدمهدي حاتمي)، توفان روح (حسين پارسايي)، اسم من رحيمه (علي دل‌پيشه)، مقتل (نير غايب‌زاده)، تولد يك ستاره (جواد ايزددوست)، چراغ‌ها را خاموش نكنيد (هومن برق‌نورد)، خاكستري (الهام فتاحي)، كاكوتي (مهدي مرعشي)، نقطه، ته‌خط (مالك سراج)، به ‌موازات (امين آبان)، آرزويم آرزوست (محمدرضا عطايي‌فر)
 
    از اين بين، نمايش‌نامه‌هاي مهمان سرزمين خواب، چهارمين نامه و اسم من رحيمه به جهت نگاه نو و جذابيت‌هاي متني، اجراهاي مختلفي در سراسر كشور داشته و در جشنواره‌هاي مختلف تئاتر جوايزي را به خود اختصاص داده‌اند:
 
مهمان سرزمين خواب دربارة يونس، عكاس جنگ، است كه خانوادة او گمان مي‌كنند اسير شده است. او در اثر انفجار، حافظة خود را از دست داده است. پس از جست‌وجوهاي فراوان، او را در بيمارستاني پيدا مي‌كنند و همسرش سارا، كه بازيگر تئاتر است، با بازآفريني خاطرات و موضوع‌هاي عكس‌هايش، يونس خاطراتش را به ياد مي‌آورد.
 
    چهارمين نامه دربارة قاسم است كه به جنگ رفته و نامه‌اي كه خورشيد، نامزد او، برايش نوشته، خوانده مي‌شود. او شهيد شده است، اما مادرش بر اين باور است كه او زنده است. جنگ تمام مي‌شود و با بازگشت اسرا، مادر بر اين اعتقاد است كه او اسير بوده و همراه اسرا به خانه بازخواهد گشت. در نهايت خورشيد هم به اين باور مي‌رسد كه قاسم اسير است.
 
    اسم من رحيمه دربارة رحيم و حبيب، دوست دوران كودكي اوست. آن دو در جريان جنگ، براي انفجار پلي مأموريت مي‌گيرند. رحيم پس از منفجر كردن پل، اسير و حبيب زخمي مي‌شود. رحيم در اسارت دشمن است و همه گمان مي‌كنند كه حبيب پل را منفجر كرده و او را قهرمان مي‌دانند.
 
 
اسارت در تلويزيون
 
جداي از اكثر فيلم‌هاي سينمايي و كوتاهي كه در تلويزيون به نمايش درآمده‌اند، فيلم‌هاي اربعين، جايي براي زندگي، آتش در خرمن، همة فرزندان من، لانة عقاب‌ها، گل و تگرگ و بچه‌هاي شهر خرم (انيميشن) نيز از رسانة ملي پخش شده‌اند. در ضمن سريال‌هايي هم به اين موضوع پرداخته‌اند كه شاخص‌ترين آنها سريال‌هاي دولت مخفي، بازگشت پرستوها، نبردي ديگر و قفسي براي پرواز است.
 
    علاوه‌بر فيلم و سريال‌هاي مزبور، چند فيلم به شكل مستند و مصاحبه‌محور توليد شده است ازجمله اسراي ايراني در عراق، اسراي جنگ، اسراي عراقي (دو عنوان) و سه برنامه‌اي كه با عنوان اسراي ايراني در عراق در 1365 در بغداد توليد شد، حائز اهميت هستند.
 
 
'''كتاب‌شناسي'''
 
آرشيو مركزي صدا و سيما.
 
اميد، جمال (1371)، فرهنگ فيلم‌هاي سينماي ايران، ج ‌3. تهران: تصوير.
 
اِوَنز، جيمز روز (1376). تئاتر تجربي، ترجمه مصطفي اسلاميه، تهران: سروش.
 
تيموري، عباس (1385). نگاهي اجمالي به دفاع مقدس. تهران: سخن‌گستر.
 
لسكو، داويد (1383). هنر نمايش‌نويسي جنگ. ترجمه نادعلي همداني، تهران: قطره.


'''ایرج افشاری‌اصل'''
'''ایرج افشاری‌اصل'''
[[رده:اسارت در سینما، تئاتر و تلویزیون]]
[[رده:اسارت در سینما]]
[[رده:بوی پیراهن یوسف]]
[[رده:نفوذی]]
[[رده:مردی شبیه باران]]
[[رده:کیمیا]]
[[رده:بیداری رویاها]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۰۱

بازتاب اسارت و آزادگی در آثار سینمایی، نمایشی و تلویزیونی.

ارتش عراق در 31 شهریور 1359 با بهره‌مندی كامل از تجهیزات نظامی و با آمادگی عملیاتی مناسب، به ایران حمله كرد. پس از هشت سال جنگ مداوم، قطعنامه 598 در 27 تیرماه 1367 توسط امام خمینی(ره) پذیرفته شد و در 29 مرداد 1367، طرفین آتش‌بس را پذیرفتند. با شروع جنگ، «سینمای ایران با خلق فیلم‌هایی كه حاكی از مقاومت مردم مسلمان ایران در مقابل تهاجم وحشیانه دشمن بود، وارد عرصه سینمای جنگ شد و برای اولین‌بار در تاریخ سینمای ایران، یك ژانر تازه به نام سینمای جنگ پدید آمد.»[۱]

 در سال‌های آغازین جنگ، آثار هنری زیادی به جنگ و مسائل پیرامون آن پرداختند و این جریان شتاب و رشد چشمگیری به خود گرفت. اما «این حركت روبه‌رشد، تنها یك دهه پس از جنگ، دچار افول و ركود شد. افت سریع تولید فیلم‌های ژانر سینمایی دفاع مقدس، نسبت به دیگر ژانرهای سینمایی در جای خود بسیار قابل‌توجه است؛ برای مثال، تولید سی‌وپنج درصدی (35%) فیلم‌های دفاع مقدس در 1377 به دوونیم درصد (5/2%) در 1381 رسید.»[۱]

سینما، تئاتر و تلویزیون رسانه‌هایی بودند كه ظرفیت و بضاعت خوبی برای انعكاس چندوچون جنگ از مقاومت گرفته تا شهادت و بازتاب زشتی‌ها و زیبایی‌های این پدیده ناخواسته داشتند. به‌همین‌علت، هنرمندان عرصه تئاتر و تلویزیون و سینما، چه در زمان جنگ و چه پس از آن، در آثارشان به مسائل آشكار و پنهان این پدیده پرداختند. یكی از موضوعات مهم در این بین، اسیران و مسئله اسارت است كه آثار تصویری و نمایشی درخوری با این موضوع تولید شده و این امر همچنان ادامه دارد.

سینما.png
سینما 2.png
سنما 3.png

اسارت در سینما

تا به امروز (بهمن 1395) بیش از 40 فیلم سینمایی تولید شده است كه به موضوع اسارت پرداخته‌اند. شروع جدی و پرداخت به این موضوع، در 1362 با ساخت فیلم بازداشتگاه به كارگردانی كوپال مشكوت شروع شد. این فیلم، كه بازیگرانی همچون جمشید هاشم‌پور، محمد مطیع، حسین شهاب، ناهید ظفر، بهروز جلیلی، ایرج سرباز، مجید علیزاده، رسول حیدری، امیر معاون‌زاده و نعمت حقیقی در آن بازی می‌كنند، داستانی با محوریت اسرا دارد و خلاصه داستان آن به این شرح است:

«اسیران ایرانی در بازداشتگاه‌های رژیم بعث عراق، تحت فشار و شكنجه‌های نیروهای بعثی همانند فولاد آبدیده شده و دلاورانه مقاومت می‌كنند. عده‌ای از اسرا تصمیم به فرار می‌گیرند و موفق نیز می‌شوند. اسرای فراری وقتی به ایران می‌رسند، بی‌درنگ عازم جبهه می‌شوند تا به جنگ بی‌امانشان علیه دشمن بعثی ادامه دهند.»[۲]

دیگر فیلم‌های سینمایی كه به موضوع اسارت پرداخته‌اند به شرح ذیل هستند:

اتاق یك (رحیم رحیمی‌پور، 1363)، اتوبوس شب (كیومرث پوراحمد، 1385)، اخراجی‌ها 2 (مسعود ده‌نمكی، 1387)، باز باران (محسن محسنی‌نسب، 1372)، بازگشت قهرمان (شاپور قریب، 1369)، بوی پیراهن یوسف (ابراهیم حاتمی‌كیا، 1375)، بیداری رؤیاها (محمدعلی باشه‌آهنگر، 1388)، پاتك (علی‌اصغر شادروان، 1375)، پرنده آهنین (علی شاه‌حاتمی، 1370)، پرواز از اردوگاه (حسن كاربخش، 1374)، پوتین (عبدالله باكیده، 1371)، خط آتش (سید علی و سید فرید سجادحسینی، 1374)، خرس (خسرو معصومی، 1390)، دست‌های خالی (ابوالقاسم طالبی، 1385)، دوئل (احمدرضا درویش، 1382)، دیدار (محمدرضا هنرمند، 1373)، رهایی (رسول صدرعاملی، 1362)، زیر سایه‌ كنار (جواد ارشاد، 1365)، ساعت 25 (مسعود آب‌پرور، 1385)، شكوه بازگشت (سیروس مقدم، 1371)، عیسی می‌آید (علی ژكان، 1380)، فرار بزرگ (ناصر محمدی، 1376)، فرار مرگبار (تورج منصوری، 1375)، قاصدك (قاسم جعفری، 1375)، كمین (حمید خیرالدین، 1374)، كیمیا (احمدرضا درویش، 1374)، گارد ویژه (پرویز صبری، 1375)، گیلانه (رخشان بنی‌اعتماد، محسن عبدالوهاب، 1383)، لانه عقاب‌ها (كوپال مشكوت، 1378)، مردی شبیه باران (سعید سهیلی، 1376)، مسافر غریب (یوسف جمادی، 1370)، معصوم (داود توحیدپرست، 1376)، منطقه ممنوع (رضا جعفری، 1374)، نفوذی (احمد كاوری، 1387)، یك قدم تا مرگ (بهروز فرجی، 1378)

 از این بین پنج فیلم بوی پیراهن یوسف ، كیمیا، مردی شبیه باران، بیداری رؤیاها و نفوذی از نظر پرداخت و جذب مخاطب ازجمله موفق‌ترین‌ها هستند.

كیمیا درباره رضا است كه در آغاز جنگ تحمیلی همسرش را به بیمارستان می‌رساند و خود به اسارت دشمن در‌می‌آید. همسر رضا در حین جراحی می‌میرد و شكوه، جراح، فرزند رضا را نجات می‌دهد. پس از گذشت نه سال، رضا از اسارت آزاد می‌شود. حال او در جست‌و‌جوی تنها بازمانده خود، فرزندش، است. كیمیا نزد شكوه در مشهد زندگی می‌كند. مشكل اینجا است كه شكوه به‌طور كامل به كیمیا وابسته است.

مردی شبیه باران درباره فرماندهی به نام منصور است كه به اسارت دشمن درمی‌آید. قتلی در میان اسرا اتفاق می‌افتد. اسرا به منصور مظنون هستند، اما او توان دفاع از خویش را ندارد. یكی از اسرا تصمیم به قتل او می‌گیرد و همسرش، كه به اسارت درآمده است، یك تنه به دفاع از او برمی‌خیزد.

بیداری رؤیاها درباره رخشانه است كه در سال‌های جوانی ازدواج كرده و صاحب پسری شده است. پس از مدتی خبر شهادت همسرش به او می‌رسد. او به‌ناچار در اثر فشار خانواده به عقد شوهرش درمی‌آید. پس از سال‌ها شوهرش از اسارت بازمی‌گردد.

نفوذی درباره فریدون كیان‌فر است كه همراه عده‌ای دیگر از اسیران جنگی به ایران بازمی‌گردد. دو نفر از نیروهای اطلاعاتی او را به‌علت اینكه مشهور به جاسوسی، پیوستن به منافقین و نقش داشتن در شهادت عده‌ای از اسیران ایرانی بوده بازداشت می‌كنند.

جدای از فیلم‌های سینمایی، فیلم‌های كوتاه زیادی با موضوع اسارت ساخته شده است كه برخی از شاخص‌ترین آنها تولدی دیگر (هوشنگ پاكروان)، حلبچه رعد دوردست (بزرگمهر رفیعا)، رباعی كوچه (حمید قاسم‌زادگان)، روایت رزم (فرامرز ناصری) نام دارند. نكته‌ای كه دراین‌بین حائز اهمیت است اینكه از زمان تبادل انبوه اسیران ایران و عراق در 26 مرداد 1369، ساخت آثار سینمایی مرتبط با اسرا شتاب بیشتری گرفت؛ نیمی از آثار سینمایی از ابتدا تا به امروز در سال‌های 1369 تا 1379 تولید شد و به‌تدریج كاهش چشمگیری پیدا كرد تا جایی ‌كه حتی در برخی از سال‌های دهه 1380 (1381، 1384، 1385، 1389) هیچ فیلمی در این زمینه تولید نشد.

اسارت در تئاتر

ذات درام كنش و عمل است و ازطرفی جنگ با كشمكش و درگیری عجین است و ظرفیت بالایی برای درام شدن دارد. اما خود كارزار جنگ، تنها عمل جنگی، باعث درام نمی‌شود. ظرفیت دیگری هم در جنگ وجود دارد و آن حالت جنگی است كه شاید جنگ به شكل مستقیم و به‌صورت توپ و تانك و خمپاره حضور نداشته باشد، اما باعث شكل‌گیری درام شود.

«نوشتن نمایش‌نامه‌های عمل جنگی تنها پردازش ممكن انگیزه جنگ در تئاتر نیست. طرح سؤال از زاویه پدیده نظامی، بدون شك مقابله با نقطه‌نظر دیگری را ایجاب می‌كند كه جنگ را محدود به میدان جنگ نمی‌دارد، بلكه با آن مثل سمپتوم یا بیماری پیكر اجتماع و حتی پیكر انسان برخورد می‌كند. اندیشیدن به جنگ همچون عمل نیست؛ یعنی مانند كشمكش یا نبردی كه گروه‌های متشكل را به دور یك مخاصمه متمركز می‌كند، بلكه مثل حالت است.حالت جنگی به‌عنوان موضوع نمایش‌نامه‌نویسی، بیان فصیحی از انگیزه‌های اجتماعی و حیاتی، سیاسی و فردی را ایجاب می‌كند؛ چیزی كه ضرورتاً متضمن چشم‌پوشی از حماسه و بازگشت به مقوله‌های مهم فرم دراماتیك، و به‌خصوص عمل ارگانیك و پرسناژی كه به‌عنوان ذات شخصی و روان‌شناختی منظور شده، نیست.»[۳] .

    پدیده جنگ برای درام‌نویسان از اهمیت بالایی برخوردار است؛ تا جایی ‌كه از اولین درام‌ها تا نمایش‌نامه‌های مدرن و معاصر هم به این موضوع پرداخته‌اند. از نمایش‌نامه ایرانیان كه اشیل در 472 قبل از میلاد نوشته و آنتیگونه سوفوكل، زنان تروآ و ایفیژنی اوریپید و لسیسترا آریستوفان تا مكبث، هملت، اتلّلو، هنری پنجم و ریچارد سومِ شكسپیر و ننه دلاور و فرزندان او، مادر، دایره گچی قفقازی، تفنگ‌های خانم كارار، محاكمه ژاندارك در روآن، اپرای دوپولی، محاكمه لوكولوس و آدم آدم استِ برشت و پیك‌نیك در میدان جنگ و گوئرنیكا آرابال و بیرون پشت درِ بورشرت، قضیه رابرت اوپنهایمرِ كیپهارت، صفحه اولِ رابرت نیكولز و صلح كبیرِ ادوارد باند.تئاتر عرصه تجربه و خلاقیت است. «هریك از چهره‌های تجربی، امكانات تئاتر را به‌عنوان یك هنر، گسترش داده‌اند و برای هریك از آنها تجربه معنایی متفاوت داشته است.»[۴] .

    دراین‌بین، پدیده جنگ و به تبع آن اسارت هم امكانات خوبی را در اختیار اصحاب تئاتر قرار داده است. در جنگ هشت ساله عراق علیه ایران، نمایش‌نامه‌های متعددی تولید و نمایش‌های چشمگیری در حوزه جنگ به روی صحنه رفت. در اردوگاه‌ها و بازداشتگاه‌های اسرا، خود اسرا با حداقل امكانات و به شكل خلاقانه‌ای نمایش‌هایی را به مناسبت‌هایی تمرین و در شرایط سخت اجرا می‌كردند كه نمایش نماز در اسارتِ احمد یوسفی به بخشی از زندگی اسرا در اسارت می‌پردازد. نمایش‌نامه‌های معتنابهی در این زمینه به چاپ رسیده‌اند كه به‌خاطر مانایی، منابع ارزشمندی در این حوزه محسوب می‌شوند. متون نمایشی كه با موضوع اسارت تا به امروز چاپ شده‌اند، به شرح ذیل‌اند: خدای عشق (محمد احمدی، 1373)، صبح صادق (محمدرضا برمایون، 1375)، فرودگاه (مرتضی داریوندنژاد، 1375)، از بی‌نامی‌های عشق (محمدرضا آریان‌فر، 1376)، آینه، وقت آفتاب (سعید تشكری، 1377)، ماهِ لب‌ریخته (محمدرضا آریان‌فر، 1377)، دغدغه‌های پرچین چهار زبل و رمزورازهای دورودراز نیمه‌شب (مهرداد رایانی مخصوص، 1379)، مجلس گل (سید مهدی شجاعی، 1379)، مهمان سرزمین خواب (چیستا یثربی، 1379)، برگ‌ریزان (سیروس همتی، 1383)، زنگ خاطرات نرگس (سید حسین فدایی‌حسین، 1383)، حلقه مفقوده (سید حسین فدایی‌حسین، 1384)، چهارمین نامه (جمشید خانیان، 1384)، فصل صبوری (محمد خراط‌زاده، 1384)، معلمی به نام صفر (سید حسین فدایی‌حسین، 1384)، بلوط‌های تلخ (شهرام كرمی، 1387)، اتوبان سكوت (شهرام كرمی، 1388)، خط سرخ (حمیدرضا نعیمی، 1388)، تخت برزخ (سید مجتبی حسینی كفشدار، 1393).

همه این نمایش‌نامه‌ها به‌وسیله كارگردان‌های مختلف از سراسر كشور روی صحنه رفته و اكثراً در جشنواره‌های تئاتر دفاع مقدس حضور داشته‌اند. جدای از این اجراها، نمایش‌هایی با موضوع اسارت به‌وسیله كارگردانانی اجرا شده‌اند كه از آن میان می‌توان به نمایش‌های ذیل اشاره كرد: نماز در اسارت (احمد یوسفی)، از خرما تا زیتون (ایرج افشاری‌اصل)، چرخ هشتم (علیرضا حنیفی)، ناگهان پنجره سرد (افسانه هنرور)، ماهی سرخ سیب گل (محمدحسین طهماسبی)، لاله كوهستان (پرویز عرب)، آرزو (حسین رستمیان)، زیتون (بهمن حسین‌محمد)، فانوس دهكده (سید محمد سیدی‌فر)، حدیث ‌وصال (قدیرعلی ترك‌زهرایی)، وداع در غربت (روح‌الله صفایی)، هاد (علیرضا پوربزرگ)، صفیه (مجید عزیزی)، همیشه ‌ماندگار (حسن باستانی)، مردی دیگر (محمدمهدی حاتمی)، توفان روح (حسین پارسایی)، اسم من رحیمه (علی دل‌پیشه)، مقتل (نیر غایب‌زاده)، تولد یك ستاره (جواد ایزددوست)، چراغ‌ها را خاموش نكنید (هومن برق‌نورد)، خاكستری (الهام فتاحی)، كاكوتی (مهدی مرعشی)، نقطه، ته‌خط (مالك سراج)، به ‌موازات (امین آبان)، آرزویم آرزوست (محمدرضا عطایی‌فر).

از این بین، نمایش‌نامه‌های مهمان سرزمین خواب، چهارمین نامه و اسم من رحیمه به جهت نگاه نو و جذابیت‌های متنی، اجراهای مختلفی در سراسر كشور داشته و در جشنواره‌های مختلف تئاتر جوایزی را به خود اختصاص داده‌اند:

مهمان سرزمین خواب درباره یونس، عكاس جنگ، است كه خانواده او گمان می‌كنند اسیر شده است. او در اثر انفجار، حافظه خود را از دست داده است. پس از جست‌وجوهای فراوان، او را در بیمارستانی پیدا می‌كنند و همسرش سارا، كه بازیگر تئاتر است، با بازآفرینی خاطرات و موضوع‌های عكس‌هایش، یونس خاطراتش را به یاد می‌آورد.

چهارمین نامه درباره قاسم است كه به جنگ رفته و نامه‌ای كه خورشید، نامزد او، برایش نوشته، خوانده می‌شود. او شهید شده است، اما مادرش بر این باور است كه او زنده است. جنگ تمام می‌شود و با بازگشت اسرا، مادر بر این اعتقاد است كه او اسیر بوده و همراه اسرا به خانه بازخواهد گشت. در نهایت خورشید هم به این باور می‌رسد كه قاسم اسیر است. اسم من رحیمه درباره رحیم و حبیب، دوست دوران كودكی اوست. آن دو در جریان جنگ، برای انفجار پلی مأموریت می‌گیرند. رحیم پس از منفجر كردن پل، اسیر و حبیب زخمی می‌شود. رحیم در اسارت دشمن است و همه گمان می‌كنند كه حبیب پل را منفجر كرده و او را قهرمان می‌دانند.

اسارت در تلویزیون

جدای از اكثر فیلم‌های سینمایی و كوتاهی كه در تلویزیون به نمایش درآمده‌اند، فیلم‌های اربعین، جایی برای زندگی، آتش در خرمن، همه فرزندان من، لانه عقاب‌ها، گل و تگرگ و بچه‌های شهر خرم (انیمیشن) نیز از رسانه ملی پخش شده‌اند. در ضمن سریال‌هایی هم به این موضوع پرداخته‌اند كه شاخص‌ترین آنها سریال‌های دولت مخفی، بازگشت پرستوها، نبردی دیگر و قفسی برای پرواز است.علاوه‌بر فیلم و سریال‌های مزبور، چند فیلم به شكل مستند و مصاحبه‌محور تولید شده است ازجمله اسرای ایرانی در عراق، اسرای جنگ، اسرای عراقی (دو عنوان) و سه برنامه‌ای كه با عنوان اسرای ایرانی در عراق در 1365 در بغداد تولید شد، حائز اهمیت هستند[۵].

نیز نگاه کنید به

كتابشناسی

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ تیموری، عباس (1385). نگاهی اجمالی به دفاع مقدس. تهران: سخن‌گستر.
  2. امید، جمال (1371)، فرهنگ فیلم‌های سینمای ایران، ج ‌3. تهران: تصویر.
  3. لسكو، داوید (1383). هنر نمایش‌نویسی جنگ. ترجمه نادعلی همدانی، تهران: قطره.
  4. اِوَنز، جیمز روز (1376). تئاتر تجربی، ترجمه مصطفی اسلامیه، تهران: سروش.
  5. آرشیو مركزی صدا و سیما.

ایرج افشاری‌اصل