اسارت در سینما
تا به امروز (بهمن 1395) بیش از 40 فیلم سینمایی تولید شده است كه به موضوع اسارت پرداختهاند. شروع جدی و پرداخت به این موضوع، در 1362 با ساخت فیلم بازداشتگاه به كارگردانی كوپال مشكوت شروع شد. این فیلم، كه بازیگرانی همچون جمشید هاشمپور، محمد مطیع، حسین شهاب، ناهید ظفر، بهروز جلیلی، ایرج سرباز، مجید علیزاده، رسول حیدری، امیر معاونزاده و نعمت حقیقی در آن بازی میكنند، داستانی با محوریت اسرا دارد و خلاصه داستان آن به این شرح است: «اسیران ایرانی در بازداشتگاههای رژیم بعث عراق، تحت فشار و شكنجههای نیروهای بعثی همانند فولاد آبدیده شده و دلاورانه مقاومت میكنند. عدهای از اسرا تصمیم به فرار میگیرند و موفق نیز میشوند. اسرای فراری وقتی به ایران میرسند، بیدرنگ عازم جبهه میشوند تا به جنگ بیامانشان علیه دشمن بعثی ادامه دهند.»[۱]
دیگر فیلمهای سینمایی كه به موضوع اسارت پرداختهاند به شرح ذیل هستند:
اتاق یك (رحیم رحیمیپور، 1363)، اتوبوس شب (كیومرث پوراحمد، 1385)، اخراجیها 2 (مسعود دهنمكی، 1387)، باز باران (محسن محسنینسب، 1372)، بازگشت قهرمان (شاپور قریب، 1369)، بوی پیراهن یوسف (ابراهیم حاتمیكیا، 1375)، بیداری رؤیاها (محمدعلی باشهآهنگر، 1388)، پاتك (علیاصغر شادروان، 1375)، پرنده آهنین (علی شاهحاتمی، 1370)، پرواز از اردوگاه (حسن كاربخش، 1374)، پوتین (عبدالله باكیده، 1371)، خط آتش (سید علی و سید فرید سجادحسینی، 1374)، خرس (خسرو معصومی، 1390)، دستهای خالی (ابوالقاسم طالبی، 1385)، دوئل (احمدرضا درویش، 1382)، دیدار (محمدرضا هنرمند، 1373)، رهایی (رسول صدرعاملی، 1362)، زیر سایه كنار (جواد ارشاد، 1365)، ساعت 25 (مسعود آبپرور، 1385)، شكوه بازگشت (سیروس مقدم، 1371)، عیسی میآید (علی ژكان، 1380)، فرار بزرگ (ناصر محمدی، 1376)، فرار مرگبار (تورج منصوری، 1375)، قاصدك (قاسم جعفری، 1375)، كمین (حمید خیرالدین، 1374)، كیمیا (احمدرضا درویش، 1374)، گارد ویژه (پرویز صبری، 1375)، گیلانه (رخشان بنیاعتماد، محسن عبدالوهاب، 1383)، لانه عقابها (كوپال مشكوت، 1378)، مردی شبیه باران (سعید سهیلی، 1376)، مسافر غریب (یوسف جمادی، 1370)، معصوم (داود توحیدپرست، 1376)، منطقه ممنوع (رضا جعفری، 1374)، نفوذی (احمد كاوری، 1387)، یك قدم تا مرگ (بهروز فرجی، 1378)
از این بین پنج فیلم بوی پیراهن یوسف، كیمیا، مردی شبیه باران، بیداری رؤیاها و نفوذی از نظر پرداخت و جذب مخاطب ازجمله موفقترینها هستند.
كیمیا درباره رضا است كه در آغاز جنگ تحمیلی همسرش را به بیمارستان میرساند و خود به اسارت دشمن درمیآید. همسر رضا در حین جراحی میمیرد و شكوه، جراح، فرزند رضا را نجات میدهد. پس از گذشت نه سال، رضا از اسارت آزاد میشود. حال او در جستوجوی تنها بازمانده خود، فرزندش، است. كیمیا نزد شكوه در مشهد زندگی میكند. مشكل اینجا است كه شكوه بهطور كامل به كیمیا وابسته است.
مردی شبیه باران درباره فرماندهی به نام منصور است كه به اسارت دشمن درمیآید. قتلی در میان اسرا اتفاق میافتد. اسرا به منصور مظنون هستند، اما او توان دفاع از خویش را ندارد. یكی از اسرا تصمیم به قتل او میگیرد و همسرش، كه به اسارت درآمده است، یك تنه به دفاع از او برمیخیزد.
بیداری رؤیاها درباره رخشانه است كه در سالهای جوانی ازدواج كرده و صاحب پسری شده است. پس از مدتی خبر شهادت همسرش به او میرسد. او بهناچار در اثر فشار خانواده به عقد شوهرش درمیآید. پس از سالها شوهرش از اسارت بازمیگردد.
نفوذی درباره فریدون كیانفر است كه همراه عدهای دیگر از اسیران جنگی به ایران بازمیگردد. دو نفر از نیروهای اطلاعاتی او را بهعلت اینكه مشهور به جاسوسی، پیوستن به منافقین و نقش داشتن در شهادت عدهای از اسیران ایرانی بوده بازداشت میكنند.
جدای از فیلمهای سینمایی، فیلمهای كوتاه زیادی با موضوع اسارت ساخته شده است كه برخی از شاخصترین آنها تولدی دیگر (هوشنگ پاكروان)، حلبچه رعد دوردست (بزرگمهر رفیعا)، رباعی كوچه (حمید قاسمزادگان)، روایت رزم (فرامرز ناصری) نام دارند. نكتهای كه دراینبین حائز اهمیت است اینكه از زمان تبادل انبوه اسیران ایران و عراق در 26 مرداد 1369، ساخت آثار سینمایی مرتبط با اسرا شتاب بیشتری گرفت؛ نیمی از آثار سینمایی از ابتدا تا به امروز در سالهای 1369 تا 1379 تولید شد و بهتدریج كاهش چشمگیری پیدا كرد تا جایی كه حتی در برخی از سالهای دهه 1380 (1381، 1384، 1385، 1389) هیچ فیلمی در این زمینه تولید نشد.
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ امید، جمال (1371)، فرهنگ فیلمهای سینمای ایران، ج 3. تهران: تصویر.