با آزادگان در اسارت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
== '''كتابشناسی''' == | == '''كتابشناسی''' == | ||
<references />'''اصغر اسمعیلی''' | <references />'''اصغر اسمعیلی''' | ||
[[رده:با آزادگان در اسارت]] | |||
[[رده:نقاشی در اسارت]] | |||
[[رده:هنر در اسارت]] | |||
[[رده:ادبیات و هنر]] |
نسخهٔ ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۲۵
نقاشیهای آبرنگ اسیر آزادهشده ایرانی عباس فلاحتی
این كتاب 137 تابلو از نقاشیهای آبرنگ عباس فلاحتی را دربر میگیرد. وی، كه خود از آزادگان بوده، صحنههای نشاندهنده خشونت دشمن و ایستادگی رزمندگان و آزادگان در اردوگاههای مخوف عراقی را به تصویر كشیده و در زیر هریك توضیحاتی آورده است.
این تصاویر میتواند برای سازندگان فیلمها و تئاترهایی با موضوع اسارت دستمایهای واقعی باشد. ساختار اثر بهگونهای است كه تسلسل نقاشیها، دوره تاریخی آغاز جنگ تا ورود آزادگان به ایران را شامل میشود، اما محور اصلی اسارت و اسیران است.
نقاشیهای آبرنگ كتاب، این داستان واقعی را بازگو میكنند: با حمله جنگندههای عراقی به شهرها و مناطق مسكونی ایران، بسیج مردمی برای مقابله با دشمن آغاز میشود. در نخستین درگیریها، گروهی از رزمندگان اسیر میشوند و دستبسته و طناب بهگردنآویخته، با خشونت افسران عراقی مواجه میشوند. دشمن درهمان ابتدا، سعی در ایجاد رعب و وحشت و ضربوشتم دارد و اسیران از درد و ناله به خود میپیچند.
عراقیها از اسیر كردن آنها شادند و در چهرههای مصمّم اسرا، مقاومت را میتوان دید. صحنههای انتقال اسرا به پشت جبهه بیشتر خشونتبار است و گاه رگههایی از مهربانی در آن دیده میشود؛ خشونتبار از این جهت كه رزمندگان اسیر مجروح و سالم، دستبسته و با اعمال زور و كتك، با تانك و بهسختی منتقل میشوند و گاه در هجوم همه این سختیها، سربازی عراقی را میبینی كه اسیر ایرانی را میبوسد و برای او سیگاری روشن میكند.
نقاشیهای آبرنگ صحنههای دیگری را مجسم میكنند: اعدام دستهجمعی اسرا با به رگبار بستن آنان، شكنجه شدید، و... با ورود اسرا به بغداد، خبرنگاران داخلی و خارجی از آنها عكس میگیرند. مدرسه فلسطینیها در العماره محل نامنویسی و اسكان اوّلیه اسرای عملیات فتحالمبین است. پس از آن، تعداد زیادی از آنان در اتاق كوچكی در وزارت دفاع عراق اسكان داده میشوند و حتی از توالت رفتن آنان ممانعت میشود. بازجوییها آغاز میشود و پس از آن، اسرای ایرانی در خیابانهای بغداد گردانده میشوند و مردم عراق از دیدن آنان، برخی شاد و برخی متأثرند. دژبان مركز بغداد، مقصد بعدی اسراست؛ تشنگی آنان بهحدی زیاد است كه از چمن آبیاریشده آب مینوشند؛ در آنجا مصاحبه تلویزیونی اجباری از آنان گرفته میشود و میخواهند كه اسرا برای خانوادههایشان پیام بفرستند. اسكان موقت آنان بهگونهای است كه هیچ آب و غذایی در اختیارشان گذاشته نمیشود و گاه شلنگ آبی از زیر سوله به داخل هدایت میشود كه آب آن بسیار كم است. هوا سرد است و آنان از نان خشك كف سوله تغذیه میكنند. سرانجام آنها به اردوگاه عنبر برده میشوند و حجتالاسلام ابوترابیفرد در جمع آنان حاضر میشود؛ پس از چندی اسرا با آزار و شكنجه از اردوگاه عنبر به اردوگاه موصل 1 منتقل میشوند؛ آمارگیری از آنان آغاز میشود. فضای بیرونی اردوگاه موصل و آشپزخانه نیز در این نقاشیها ترسیم شده است؛ مطابق این نقاشیها، غذا را اسرای آشپز طبخ میكنند و هر روز بهنوبت از هر آسایشگاه، تعدادی برای همكاری در پخت غذا به آشپزخانه فرستاده میشدند. مسئول غذای هر آسایشگاه غذا را تحویل میگیرد؛ غذای هر ده نفر در یك ظرف بزرگ ریخته میشد كه همه دور آن مینشستند و میخوردند. چای و آب نیز در ظرفهای بزرگی به آسایشگاه آورده میشوند. شام وحدت شامی بود كه كل اسرای یك آسایشگاه، سفره پهن میكردند و در كنار یكدیگر شام میخوردند.
برخی از كارهایی كه اسرا در اردوگاه موصل 2 انجام میدادند: پیادهروی در محوطه و استفاده از نور خورشید، گرفتن اخبار از مسئولان رادیو و نوشتن و قرائت كردن آن برای دیگران؛ البته مخفی كردن رادیو در زیر مخازن آب و حبّانهها باید با دقّت و احتیاط صورت میگرفت؛ كسب خبر از تلویزیون و روزنامه نیز راه دیگر اطلاعیابی بود.
از نظر بهداشت و درمان، درمان و مداوی بیماران بهوسیله پزشكان ایرانی بود و اصلاح موی سر، نظافت آسایشگاه ازجمله نقاشیهای این مجموعه است كه به بهداشت فردی و بهداشت محیط مربوط میشود. تعداد توالتها در اردوگاه موصل 1 كم بود و افراد برای توالت باید نیم ساعت معطل شوند.
بازدید نمایندگان صلیب سرخ و حضور حجتالاسلام ابوترابیفرد در جمع اسرا به آنان قوت قلب میدهد و نامهها و عكسها برای اسرا شادیآفرین و مسرّتبخش است.در یكی از نقاشیهای آبرنگ، تصویر چهار زن آزاده دیده میشود كه در حین بهیاری و امدادگری به اسارت گرفته شده بودند و در اتاقی جداگانه در آنجا زندگی میكردند.
شكنجه در اردوگاه موضوع دیگر این نقاشیهاست؛ آویزان كردن فرد از پنكه سقفی، به فلك بستن و زدن، زدن با كابل و غلتاندن در گلولای از جمله این شكنجهها بوده است كه در برخی موارد، به شهادت منجر میشد؛ اوج شكنجهها در فرار دو اسیر ایرانی از موصل در شب عید 1362 بوده كه عراقیها با كابل و فانوسقه به جان بقیه اسرا افتادند.درگیری در موصل 1 اتفاق دیگری بود كه در پی اعمال فشارهای مختلف، منجر به شهادت اسرا در پی تیراندازی عراقیها شد.
انتقال اسرا به اردوگاه موصل 2 كه با ورود اسرا به آنجا در شب 18 اسفند 1362 با پذیرایی شكنجه و كابل همراه بوده است. تفتیش آسایشگاهی و تفتیش بدنی از دیگر موضوعات منعكسشده در این تصاویرست. آمارگیری به اینصورت بوده كه اسرا در ستونهای پنجنفره كنار هم مینشستند و عراقیها آمار میگرفتند و این كار در سه زمان صبح، ظهر و شب انجام میشد.قطع آب در موصل 2 و استفاده اسرا از آب مخزن یكی دیگر از اتفاقات منعكسشده در تصاویر است.
مسابقات ورزشی ازجمله بسكتبال، فوتبال و كشتی، اجرای سرود، نقاشی، اجرای نمایش كمدی، ساییدن سنگ و شكل دادن به آن، مطالعه و یادگیری، قرائت قرآن و بیان حكایات در جمع، از انواع روشهای گذران اوقات فراغت بود.
بردن اسرا برای زیارت مرقد امام حسین(ع) و حضرت عباس (ع) از دیگر صحنههای ترسیمشده در این اثر است.
صفحات پایانی اثر لحظات آزادی اسرا از موصل 2 و شور و شعف و شادی آنها را به تصویر میكشد؛ اسرا با یاران همبند خود وداع میكنند و پس از امضای دفتر صلیب سرخ، از مرز خسروی وارد ایران میشوند و خانواده را در آغوش میكشند[۱].
نیز نگاه کنید به
كتابشناسی
- ↑ با آزادگان در اسارت (بیتا). نقاشیهای آبرنگ عباس فلاحتی، تهران: ستاد رسیدگی به امور آزادگان.
اصغر اسمعیلی