برنامه های فرهنگی در اسارت

از ویکی آزادگان

هنرهای نمایشی برای اسرای ایرانی(←نمایش اسرای ایرانی در عراق ) در اردوگاه جایگاه خاصی داشت. با اجرای نمایش، روحیه معنوی و ایستادگی آنها افزایش می‌یافت. در ابتدا، اجرای نمایش وسیله‌ای برای آموزش نبود و اسرا با كمترین امکانات، به‌صورت شبیه‌خوانی اجرا می‌کردند. حتی کاغذ و قلم برای نوشتن نمایش‌نامه نداشتند. چند نفر که علاقه‌مند به این هنر بودند، دور هم جمع می‌شدند و در مورد موضوع نمایش صحبت می‌کردند. وسط آسایشگاه را برای صحنه اجرای نمایش انتخاب می‌کردند. چند نفر هم پتوها را به‌عنوان پرده نمایش نگه می‌داشتند تا بازیگران هنگام بسته بودن پرده از دید دیگران پنهان باشند. نمایش‌ها کوتاه، کمدی، اخلاقی یا آموزنده بود و جنبه مذهبی و اجتماعی داشت و بیشتر آنها از کتاب نهج‌البلاغه در قالبی ساده اجرا می‌شد.

    با گذشت زمان و از هنگامی‌كه اسرا پی ‌بردند که این اسارت موقت نخواهد بود، به سازمان‌دهی فرهنگی همت گماشتند و یک گروه فرهنگی مخفی در سطح اردوگاه ایجاد کردند. هر آسایشگاه، یک گروه فرهنگی تشکیل داد که در رأس آنها یک نفر به‌عنوان هماهنگ‌کننده با مسئول فرهنگی دیگر آسایشگاه‌ها قرار داشت. این گروه‌های فرهنگی در بعضی از اردوگا‌ه‌ها مانند موصل پیشرفت چشم‌گیری داشت تا جایی‌که گروه‌های مختلفی ازجمله گروه تئاتر، سرود، هماهنگ‌کننده، بازیگران، مسئول تدارکات، نگهبانی، تهیه لباس، گروه مخفی کردن وسایل و... تشکیل شد. البته تنها گروه‌های تئاتر نبودند که در اجرای نمایش دست داشتند، بلکه اداره امور نمایش برعهده آنها بود. در آماری به‌دست‌آمده در اردوگاه موصل 3 (معروف به موصل کوچک) در 1365 مشخص شد که بیش از پانصد نفر در اجرای نمایشی نقش داشتند.

    سیاست کلی برنامه‌ریزی تئاتر به دست شورای نمایش بود، نمایش‌نامه‌نویسان نیز با این شورا در تماس بودند با توجه به مناسبت‌ها نمایش‌نامه‌ها را انتخاب می‌کردند و برای اجرا در اختیار کارگردان‌ها قرار می‌دادند و آنها به‌کمک مسئول تئاتر و تدارکات و عوامل اجرایی به تمرین می‌پرداختند. نمایش‌های کمدی بیشتر برای به سخره گرفتن عراقی‌ها بود. گرو‌های نمایش در ادامه کار آن‌قدر پیشرفت کردند که گریم‌های مختلف انجام می‌دادند و به شکل‌های متفاوتی درمی‌آمدند و برای اجرای نمایش وسایل متعددی را درست می‌کردند. نمایش یک تئاتر بیست دقیقه‌ای، شاید دو سه روز به طول می‌انجامید و تماشاچیان کار را با حوصله دنبال می‌کردند و لذت می‌بردند. نگهبانان باید با کشیک دادن و شوخی و خنده با نیروهای عراقی، وضعیت را برای تماشای نمایش سفید می‌کردند. هرگاه نگهبانان اعلام وضعیت سیاه می‌کردند، اسرا وسایل را جمع می‌کردند و به حالت عادی درمی‌آوردند؛ ازاین‌رو نمایش قطع و به زمانی كه وضعیت سفید شود موکول می‌شد. نمایش‌نامه‌های متعددی در طول هشت سال اسارت به‌وسیله اسرا به نمایش درآمد: نمایش‌نامه کوچک جنگلی، قلندر، اسیر پرس آدینه، نمایش عروسکی آقای مشتاق، و معروف‌ترین تئاتر که در اواخر دوره اسارت در اردوگاه تکریت (← اردوگاه )به اجرا درآمد، نمایش خداحافظ اسارت بود.

لباس‌های گروه سرود از دشداشه‌هایی تهیه می‌شد که به اسرا می‌دادند. رنگ‌های لباس‌ها با هم فرق داشت؛ هر رنگ را برای گروهی درنظر می‌گرفتند. گاهی دشداشه‌های سفید را به‌صورت پیراهن و شلوار می‌دوختند و به بچه‌های گروه سرود می‌دادند که آنها هم برای زیباتر شدن لباس، تکه‌پارچه‌ای مثل روبان یا پاپیون به رنگ دیگر دور یقه گره می‌دادند. گروه سرود هر اردوگاه از تعدادی نزدیک به پانزده نفر تشکیل شده بود که از هر آسایشگاه دو تا سه نفر در این گروه شرکت می‌کردند. این گروه در مراسم خاص شبیه دهه فجر برنامه‌های خود را در یک فرصت مناسب برای کل اردوگاه به اجرا می‌گذاشتند و به‌همین‌علت به آن، گروه سرود اردوگاهی می‌گفتند. خیلی از اسرا شعر می‌سرودند و به این گروه می‌دادند، اما سرودهای داخلی ایران را هم اجرا می‌کردند. اگر قرار بود سرودی را در یک برنامه اجرا کنند، از یک ماه جلوتر تمرین را شروع می‌کردند. برخی از سرودها هم به سه زبان انگلیسی، عربی و فرانسوی ارائه می‌شد، مثل سرود «ما سربازان امام حسین هستیم» و سرود «خمینی ای امام»[۱].

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. شورای علمی دانشنامه آزادگان.(1399).دانشنامه آزادگان: اسیران ایرانی آزاد شده در جنگ عراق علیه ایران.تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛ پیام آزادگان،