گزارش مکتوب اسیران ایرانی به نمایندگان سازمان ملل

از ویکی آزادگان

در پی بازدید نمایندگانی از سازمان ملل متحد از اردوگاه‌های نگهداری اسیران ایرانی در عراق، جمعی از اسیران اردوگاه موصل ۴ (موصل 3 قدیم) گزارشی چندصفحه‌ای[1] از بدرفتاری‌ها، شکنجه ها، شهادت یکسری از اسیران در اردوگاه‌ها، وضعیت معیشتی و عدم رعایت کنوانسیون ژنو در برخورد با اسیران تهیه و آن را ترجمه می‌کنند و تحویل این نمایندگان می‌دهند.

در روز هجدهم مهرماه 1363 در اردوگاه ناهارخوران گرگان، یکی از اردوگاه‌های اسیران عراقی در ایران، یک درگیری میان اسیرانی که به توّابین و مؤمنین معروف بودند با اسیران بعثی در حضور نمایندگان صلیب سرخ رخ می‌دهد که به قتل سه تن از اسیران توّاب و مؤمن و جراحت چند نفر دیگر از آنها می‌انجامد. پس از آنکه این درگیری بالا می‌گیرد و بعثی‌ها به اخطارها و هشدارهای مأموران اعتنا نمی‌کنند، سربازان ایرانی از باتوم و گاز اشک‌آور استفاده می‌کنند و در مرحله بعد برای حفظ جان مأموران صلیب سرخ به‌ناچار اقدام به تیراندازی هوایی و زمینیِ کمر به پایین می‌کنند.[۱]

براساس گزارش هیئت سازمان ملل (S/16962)[2]، در اين حادثه نه اسیر جان خود را از دست می‌دهند (سه نفر به دست اسیران هم‌وطن خود و بقيه بر اثر اصابت گلوله) و تعداد ۴۷ نفر مجروح و در بيمارستان بستري می‌شوند و تعداد زيادی نيز جراحات مختصری برمی‌دارند كه سرپايی درمان می‌شوند.

دولت عراق که ازطریق صلیب سرخ در جریان کشته شدن اسیرانش قرار می‌گیرد از دبیرکل سازمان ملل درخواست می‌کند هیئتی به منظور بررسی حادثه مزبور تشکیل دهد. البته در این میان گروهک منافقین هم روی این موضوع تبلیغاتی علیه ایران در محافل بین‌المللی صورت می‌دهد. جمهوری اسلامی ایران نیز، مشروط به بررسی وضعیت اسیران ایرانی در عراق، با این درخواست موافقت می‌کند. به‌این‌ترتیب، هيئت حقيقت‌ياب مستقلی به دستور دبیرکل سازمان ملل به منظور بررسی وضعیت اسیران جنگی و ادعاهای هر دو کشور ایران و عراق درخصوص اسیران جنگی تشکیل می‌شود و به بازدید از اردوگاه‌های نگهداری اسیران در دو کشور می‌انجامد.[3]

اسیران ایرانی در اردوگاه موصل ۴ در بازدیدهای نوبه‌ای نمایندگان صلیب سرخ، از طریق آنها، متوجه آمدنِ قریب‌الوقوعِ هیئتی از سازمان ملل متحد می‌شوند. به‌همین‌سبب، ابتکاری به خرج می‌دهند و در صدد تهیه گزارشی از رفتارها و عملکرد مأموران بعثی می‌شوند:

«اردوگاه از یک تشکیلات مخفی برخوردار بود و رهبری منسجمی داشت. لذا از زمانی که متوجه شدیم که ممکن است هیئت سازمان ملل به اردوگاه بیاید، پیش‌بینی کردیم که ممکن است مأموران بعثی همراه و در کنار آن هیئت حضور داشته باشند و نگذارند دوستان به‌صورت شفاهی شکنجه‌ها، اذیت و آزارها و کشتارها را بیان کنند. لذا برنامه‌ریزی کردیم که متنی شامل عملکرد بعثی‌ها آماده کنیم و به‌نحوی پنهانی تحویل این هیئت بدهیم.[۲]»

با اینکه استفاده از کاغذ و قلم هنوز آزاد نشده است، این اسیران مبتکر با حداقل امکانات ازنظر کاغذ و قلم گزارشی حاوی تمامی رفتارهای غیرقانونی مأموران بعثی و وضعیت و امکانات اردوگاه تهیه و آن را به زبان انگلیسی ترجمه می‌کنند و در اختیار این هیئت قرار می‌دهند.

«جمعی از اسرا را که به‌عنوان خرابکار تشخیص داده بودند از اردوگاه‌های دیگر جمع‌آوری کرده و به اردوگاه موصل 4 آورده بودند. به‌همین‌دلیل افرادی که در این اردوگاه بودند، چکیده‌ای از همه اردوگاه‌ها بودند و می‌توانستند اخبار و تاریخ اسارت را در اذهانشان داشته باشند؛ یعنی کسانی که در استخبارات، در عنبر، رمادی، موصل 1، 2، 3، بین‌القفسین و ... بودند. روی این حساب، به‌صورت مخفیانه از آنها خواستیم که اطلاعات خود را در اختیار ما بگذارند. جمع‌آوری اطلاعات ازطریق ارشد و کسانی که مسئول فرهنگی هر آسایشگاه بودند انجام شد. سؤالات را ازطریق مسئولان فرهنگی آسایشگاه‌ها به گروه‌هایی که اطلاعات داشتند رساندیم و از آنان خواستیم که اطلاعات را در کاغذهای کوچک (که از کاغذ پودر رختشویی و کاغذ سیگار تهیه می‌کردند) بنویسند و به من برسانند. بعد از اینکه اطلاعات جمع‌آوری شد، شب‌ها در آسایشگاه، در یک جای مخفی که دیده نشوم، به‌صورت نشسته یا درازکشیده روی کاغذهای سیگار یا جعبه‌های پودر رختشویی شروع می‌کردم به نوشتن و بعد آنها را مخفی می‌کردم. به‌دلیل ممنوع بودن کاغذ و خودکار و مداد آنها را تکه‌تکه کرده و لای دوخت‌های لباس یا لابه‌لای پتوها مخفی می‌کردیم. نهایتاً این اطلاعات در مدت زمان بیش از دو یا سه ماه جمع‌آوری شد و هر جایی از آن را که تناقض داشت با کمک گروه‌های مطلع اصلاح کردیم تا حرفی غیرواقعی در این گزارش نوشته نشود. در پی آن بودیم تا حقایق همراه با اسامی، تاریخ‌ها، محل‌ها و آوردن اسامی عراقی‌هایی که در آن ماجراها دخیل بودند آورده شود. این گزارش‌ها را به زبان انگلیسی برگردانده و در کاغذهای قهوه‌ای‌رنگی که شبیه کاغذ سیمان بود و در حقیقت کاغذ بسته‌های سیگار بغداد بود پاک‌نویس کرده و نگه داشتم. من آن مطالب را بسیار ریز و با دقت نوشتم و پس از اتمام، آنها را بسیار تا کرده و در اندازه بسیار کوچکی درآورده و در قوطی کبریت جاسازی کرده و در جایی مخفی کردیم تا بعداً به نیروهای سازمان ملل بدهیم.» [۳]

این هیئت از 11 تا 17 ژانویه 1985 (21 تا 27 دی 1363) از عراق بازدید به عمل می‌آورد:

«هیئت سازمان ملل آمد. خیلی زیاد بودند. خودشان نیروی نظامی داشتند. عراقی‌ها رفتند. اردوگاه خالی از عراقی شد. فقط سازمان مللی‌ها بودند. مسئولشان یک ژنرال ونزوئلایی بود. سفیدپوست بود. علی زردبانی گزارش را به ژنرال داد. تعجب کرد. گفت 'چرا توی چنین کاغذی نوشته‌اید؟' مهندس [زردبانی] توضیح داد که داشتن کاغذ اینجا ممنوع است. ژنرال بیشتر تعجب کرد. گزارش را خواند. با همه حرف زد. مواردی را که توی گزارش آمده بود یکی‌یکی بازرسی کرد؛ حمام‌ها، دستشویی‌ها، سلول‌های انفرادی، بیمارستان، کسانی که در طول اسارت مجروح شده بودند. بازرسی اردوگاه يك هفته طول کشید.» [۴]

«حدود دو یا سه ماه بعد، از صلیب سرخی‌ها که به اردوگاه آمدند پرسیدیم:

‘وقتی افراد سازمان ملل از اردوگاه‌ها بازدید کردند، چه اتفاقی افتاد و چه کردند؟’ گفتند: ‘بعد از اینکه از اردوگاه‌های عراق بازدید کردند، به ایران رفته و از اردوگاه‌های آنجا هم بازدید کردند و گزارش هر دو کشور را منتشر کردند. برای ما بسیار جای تعجب است که با وجود اینکه هر ماه به اردوگاه آمده و با شما صحبت می‌کنیم، در این گزارش چیزهایی آمده بود که ما در عرض این چند سال نفهمیده بودیم و این تعجب همه صلیبی‌ها را برانگیخته است که این اطلاعات با این دقت و با این حجم را چطور سازمان ملل در مدت کوتاه چند ساعت به‌دست آورده است!’

البته ما می‌دانستیم که گزارش منتشرشده سازمان ملل از روی گزارشی که ما تهیه کرده بودیم استنتاج شده است. به‌این‌ترتیب، احساس کردیم به وظیفه‌ای که داشتیم عمل کردیم و از فرصتی که برایمان پیش آمده بود به نحو احسن استفاده کردیم. [۳]

این هیئت ایران را از منظر «اقدامات فرهنگی و اعتقادی بر روی اسیران عراقی» و عراق را در بحث «شکنجه، اذیت و آزار اسیران ایرانی» محکوم می‌کند. باید به این نکته توجه داشت که اقدامات فرهنگی و اعتقادی به این معنا بود که اسیران عراقی از فرصت آموزش، یادگیری، آزاد بودن قلم و کاغذ، و حتی بیرون رفتن از اردوگاه برای شرکت در نماز جمعه، زیارت اماکن مقدس برخوردار بودند، اما اسیران ایرانی از چنین امتیازهایی بهره‌مند نبودند. درخصوص شکنجه، اذیت و آزار اسیران ایرانی نیز در گزارش دبیرکل سازمان ملل به صراحت آمده است:

«زندانیان جنگی اطلاعات حجیمی را در مورد بدرفتاری فیزیکی با وسایلی مانند شلاق، کتک خوردن با چماق یا کابل، ضربات هم‌زمان به هر دو گوش، شوک‌های الکتریکی، ضربه‌هایی به آلات تناسلی و لگد به این آلات و همچنین ضربات و لگد به اعضایی که مجروح بودند [ارائه دادند.] خشونت جسمی به نظر می‌رسید که در اردوگاه‌های زندانیان جنگی در عراق به طور خاص رایج باشد. ما اطلاعاتی راجع به اقدامات تنبیه گروهی مانند حبس طولانی‌مدت و محرومیت از غذا و آب نیز دریافت کردیم. درحالی که ما نمی‌توانستیم به نتایج قطعی درمورد واقعیت اتهامات فردی  برسیم، اما شکایات مشابه زیادی از زندانیان در اردوگاه‌های متفاوت شنیدیم و علائم، جراحت‌ها، زخم‌ها و... را به ما نشان دادند که با اتهامات تطبیق داشتند.» 

پاورقی

[1]. در خاطرات آزادگان، تعداد صفحات این گزارش از سی تا صد صفحه نقل شده است.

[2]. گزارش هیئت در تاریخ 3 اسفند 1363 (22 فوریه 1985) طی سند شماره s/16962 منتشر شده است.

[3]. اعضای این هیئت عبارت بودند از: پرفسور ولفرام کارل (استاد حقوق بین الملل دانشگاه سالزبورگ اتریش)، پرفسور تورکل اویسال (استاد قانون اساسی و حقوق بین‌الملل دانشگاه اسلو نروژ)، سرلشکر رافائل آنجل وال هوئرتا (مشاور نظامی و فرستاده دائمی ونزوئلا در سازمان ملل)، نبون سوان (مدیر دبیرخانه سازمان ملل)، فرانسیس وندرل (مأمور ارشد امور سیاسی). (نقل از یادداشت دبیرکل سازمان ملل، آرشیو مؤسسه پیام آزادگان)

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. «ماجرای شورش اسرای عراقی در گرگان چه بود؟» روایت امیر سرتیپ عبدالله نجفی، رئیس کمیسیون تبادل اسرا و مفقودین، به نقل از https://www.parsine.com
  2. صالح آبادی، علی اصغر(1403). مصاحبه.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ بازدید نیروهای سازمان ملل از اردوگاه‌های اسرا»، گفت‌وگو با آزاده علی زردبانی (گفت‌وگوکننده: طیبه محمدی‌نیا)، به نقل از سایت https://rasekhoon.net/article/show/141630
  4. دورۀ درهای بسته به روایت اسیر شماره ۲۹۶۱ علی‌محمد احدطجری، ۱۳۸۸: ۷۱-۷۲.

پیوند به بیرون

https://digitallibrary.un.org/record/7755?ln=en&v=pdf

مسعود امیرخانی