تولید اطلاعات از طریق مطبوعات

از ویکی آزادگان

به خاطر عدم اعتماد به مطبوعات کشور عراق، اخبار صحیح به گونه‌های مختلفی از لابه‌لای اخبار معیوب و دروغ استخراج و پس از بررسی و تجزیه‌وتحلیل توسط تعدادی از اسرای ایرانی، خبر تولیدشده بین اسرا با رعایت عوامل امنیتی منتشر می‌شد.

مطبوعات عراقی

در بعضی از اردوگاه‌ها روزنامه‌ها و مجلات عربی و انگلیسی توزیع می‌شد. در این میان روزنامه‌ی انگلیسی ((بغداد آبزرور)) بیشتر با واقعیت تطبیق داشت و گروهی از اسرا به ترجمه و توزیع آن اقدام می‌نمودند. همچنین روزنامه‌های عربی زبان الثوره- قادسیه، الجمهوریه و روزنامه‌ی فارسی ((مجاهد)) سازمان مجاهدین خلق (منافقین) نیز مورداستفاده قرار می‌گرفت.

خاطرات اسرا

در ادامه به چند نمونه از مصاحبه آزادگان در خصوص شیوه‌های کسب اطلاعات از مطبوعات می‌پردازیم.

در اردوگاه‌ ما روزنامه‌ها و مجلات عربی و انگلیسی توزیع می‌شد. در این میان اطلاعات روزنامه‌ی انگلیسی‌زبان «بغداد آبزرور» بیشتر با واقعیت تطبیق داشت و گروهی از اسرا به ترجمه و توزیع آن اقدام می‌نمودند. همچنین روزنامه‌های عربی زبان الثوره، قادسیه، الجمهوریه و روزنامه‌ی فارسی «مجاهد» سازمان مجاهدین خلق (منافقین) نیز مورداستفاده قرار می‌گرفت. بعضی از دوستان رادیویی را که قبلاً از داخل ماشین حمل فاضلاب تک‌زده بودند اخبار و اطلاعات را مخفیانه از آن استخراج نموده و در اختیار سایر اسرا قرار می‌دادند[۱]

ما در اردوگاه‌های عراق هرروز اخبار را پی گیری می‌کردیم و مذاکراتی که در سطوح بین‌المللی انجام می‌شد را دنبال می‌کردیم، آرزوی قلبی ما حفظ هویت ملی‌مان در مذاکرات بود و به کلمه ایرانی مستقل و باعظمت معتقد و پای بند بودیم. به همین دلیل همه مشکلات و شکنجه‌های دوران اسارت را تحمل می‌نمودیم؛ که الحمدالله خواسته‌های ما برآورده شد.[۲]

بهزاد فرو مدی در خصوص شیوه دسترسی به اخبار و اطلاعات ایران می‌گوید:

"ما خیلی زیاد در جریان اخبار ایران نبودیم، رادیو ممنوع بود و اگر رادیو در دست اسرا می‌دیدند می‌گرفتند و شکنجه می‌کردند ولی تلویزیون داخل آسایشگاه بود و روزی یک ساعت برنامه فارسی داشت ولی اخبار را اسرایی که زبان عربی بلد بودند از بین برنامه‌های عربی تلویزیون استخراج می نمودند "[۳]

در اواخر سال 1366، سخنگوی عراق خبر از ساخت دو نوع موشک دوربرد زمین به زمین به نام‌های «ساروخ‌الحسین» و «ساروخ‌العباس» داد که با توجه به برد زیادش می‌تواند تهران را هدف قرار دهد. این موشک‌ها به نام «ساروخ‌الحسین» و «ساروخ‌العباس» در رسانه‌های گروهی عراق معرفی شد. وقتی با این موشک‌ها شهرهای ایران را می‌زدند و خبرش پخش می‌شد خیلی در روحیه ما تأثیر منفی می‌گذاشت. در همین اثنا صدای انفجار مهیبی افکار ما را متوجه اتفاق جدیدی کرد. ما از طریق رادیو عراق و روزنامه‌ها متوجه شدیم ایران نیز علاوه بر شهر بغداد که دو سال پیش مورد هدف موشکی بود موصل را نیز بمباران موشکی کرده است. بعضی وقت‌ها با شنیدن صدای انفجار در موصل حالت خوشی به ما دست می‌داد. احساس می‌کردیم از جبهه و جنگ دور نیستیم. خود را در میدان‌های نبرد می‌دیدیم و این احساس خوشی بود که به ما آرامش می‌داد. ما هنوز در جبهه بودیم در جبهه نبردی دیگر از نوع اسارت با تمام ویژگی‌های مخصوص به خود و صدای انفجار به این حضور رنگی تازه می‌بخشید و افسردگی زمستانی را به گرمای امیدبخش بهاری تبدیل می‌کرد[۴]

اسماعیل سلیمانی اهل آبادان و یا آقای امیرافشین پور اهل خرمشهرکه به زبان عربی مسلط بودند یک سری خبرها را از روزنامه های عربی زبان که عراقی ها  به اردوگاه ما می دادند ؛استخراج می کردند. برخی از خبرهای مهم مثل جریان عملیات طریق القدس؛ فتح المبین و.... را در اختیار ما قرار می دادند و موجبات کاهش نگرانی و تقویت روحیه ما می شدند [۴].

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. غلاث(1396). مصاحبه
  2. جعفری(1401). مصاحبه
  3. فرومدی، بهزاد(1401). مصاحبه
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ قشمی(1402). مصاحبه

سید رضی نبوی چاشمی